بخش 3 آتشی
 
آوای قلم 2
معرفی چندکتاب،مقاله ها واشعارشاعران ایران و جهان/موسیقیدانان/مطالب فلسفی وعلوم تربیتی
 
 

مسئله ی علاقه مندی من به شعر و شاعری به دوران کودکی ام باز می گردد. خیلی کوچک بودم که به شعر علاقه پیدا کردم. گفتم که پدرم از جمله آدم های باسواد روزگار خودش بود. او دفتری داشت که با خط خودش شعرهای خالص فایز را در آن جمع کرده بود. من خیلی حسرت می خوردم که این دفتر را از دست دادم؛ یعنی بچه های تهران آن را بلند کردند...
مادرم هم با صدای دل انگیزی شروه می خواند. فایز و شروه در شاعری من نقش بسیار موثری داشت. آمیختگی با فایز و شروه ادامه داشت تا رفتم چاه کوتاه. در آن جا بود که به اصطلاح استارت شاعری من زده شد...
اولین تجربه ی عاشقانه ی من همان روز های زندگی در روستا اتفاق افتاد. دختری بود اهل چاه کوتاه که من سخت عاشق او شدم . او نیز توجهی پاک و ساده دلانه به من داشت. آن دختر خیلی روی من اثر گذاشت و در واقع او بود که مرا شاعر کرد. ما با هم خیلی پیوند روحی داشتیم. با وجودی که هنوز نوجوان بودیم، قرار گذاشتیم با هم ازدواج کنیم... در چاه کوتاه ترانه های عاشقانه می سرودم... اما آن عشق بنا به دلایلی نافرجام ماند... آن دختر سرانجام ازدواج کرد و سرانجام نیز سرطان گرفت و به طور غم انگیزی مرد... شما در کتاب «آهنگ دیگر» هم می تواند شعری را که برای او(که تازه ازدواج کرده بود) سروده بودم ببینید:
دریغا، ای اتاق سرد
اجاق آتش اندام او بودی
تو هم ای بستر مشتاق یک شب دام او بودی...
اگر او صبح است بر کاشانه ای اکنون
دریغا، من شب بی اخترم این جا
اگر او آتش گرم است در هر خانه، من خاکسترم این جا...
... خاطره ی این دختر همیشه با من و در ذهن من هست. هر وقت که به دشت های اطراف بوشهر فکر می کنم یا شعر در من می نشیند، آن دختر هم به شکل درخت سدری سبز می شود:
... امروز
سدری جوان ایستاده است، همان جا
و روبرویش
نخلی خمیده
که کاکل به آفتاب سپرده
و رطب می گشاید
برای چکاوک ها...
در کلاس هفتم یا اول دبیرستان در مدرسه سعادت مینشستیم. در آن دوران، دوستان چندی با من هم کلاس بودند که مایلم در باره دو نفر از پان ها که بعد ها از شاعران توانای استان شدند. کمی به تفضیل حرف بزنم.
یکی مرحوم حامدی و دیگری نعمتی زاده...
در سال های تحصیل در دبیرستان سعادت (یعنی سال های 1327تا 1329) در بوشهر چند روزنامه ی محلی منتشر می شد. در آن سال ها من تازه با حافظ و سعدی مأنوس شده بودم و غالب اوقاتم را با اشعار این دو شاعر می گذراندم. از همین روی سرودن غزل را آغاز کردم.
یکی از بوشهری ها (روزنامه نگار) شعر ماشین شده ای به من داد و گفت: - این شعر را بخوان. شعری از فریدون توللی بود، ... فکر کنم نامش «سایه های شب» بود... حس کردم چیز دیگری است. دیدم خیلی طبیعی و ملموس است. خیلی بر من اثر گذاشت و مرا منقلب کرد. از طریق توللی با شعر نو آشنا شدم و شیفته آن گشتم. البته توللی خودش در نیمه راه متوقف شد و مسیر دیگری انتخاب کرد...
سال 1327 یا 1328، در ایران، آغاز تب بیداری بود. ترورهای سیاسی- مذهبی آغاز شده بود. کسروی را ترور کرده بودند. به شاه تیراندازی شده بود... سال سوم را با موفقیت به پایان رساندم. سال 1329 بود... از این رو برای ادامه تحصیل ناگزیر به رفتن به شیراز بودیم... آن موقع دانشسرای مقدماتی پسران شیراز برای شهرستانی های نابغه ی فراس سهمیه داشت. در آن سال ها بوشهر هم جزء استان فارس بود... در اواخر شهریور 1330 بود که من به اتفاق سه نفر از دوستان، با ماشین از بوشهر راهی شیراز شدیم. از این که شغلی در آینده داریم خوشحال بودیم... در واقع لحظه ی اولی که من با حذب (توده) پیوند خوردم در اواخر شهریور ماه 1330 و در شیراز بود. این ابتدای زندگی به اصطلاح سیاسی من بود... حذب توده در فارس خیلی فعال بود... در ماجرای سی تیر (1331) و استعفای دکتر مصدق و روی کار آمدن قوام السلطنه من در شیراز بودم... ما شب ها با وجودی که حکومت نظامی بود علیه دولت قوام و هیئت حاکمه شعار می نوشتیم و اعلامیه پخش می کردیم... در 25 مرداد 1332 شاه از ایران فرار کرد نزد خود فکر می کردیم که دیگر کار رژیم تمام شده و مبارزات خلقی و دموکراتیک ملت ایران به پیروزی رسیده است. برای خودمان در کنار دریا جشنی گرفته بودیم... در همان حال ناگهان متوجه شدیم برنامه های رادیو تهران عوض شد و شروع کرد به مارش نظامی زدن و شعار ضد حزب توده و دکتر مصدق دادن. فهمیدیم که کودتا شده است... مهر یا آبان 1332 بود... اما تشکیلات هنوز فعال بود و به حیات خود ادامه می داد... سال 1333 تشکیلات زیر فشار شدیدی قرار داشت... و مقدمات دستگیری و بازداشت شبکه افسران نظامی حذب داشت فراهم می شد... بعد از این ماجرا ارتباط ما با سازمان جوانان و حزب کم و کمتر شد. در خرداد 1333، دوره ی دانشسرای ما به پایان رسید و من به بوشهر بازگشتم... مرا به عنوان آموزگار به بندر ریگ از توابع شهرستان گناوه فرستادند. در بندر ریگ نیز حزب به طور جسته و گریخته با من تماس می گرفت... بعد از این که دانشسرای مقدماتی را تمام کردم چون من جزء سهمیه ی بوشهر بودم باید به این شهر بازمی گشتم، از این رو در تابستان 1333 به بوشهر برگشتم. آن موقع کسانی که در بوشهر اهل شعر و شاعری بودند، در روستاها پراکنده بودند. در بوشهر کسی نداشتم که با ما مراوده و مکاتبه داشته باشد...
سال تحصیلی 35-34 آغاز یک دوره ی کار در بوشهر بود. آن موقع در بوشهر نیز دیپلم ارج و قرب داشت. من را فرستادند دبیرستان پهلوی (دکتر شریعتی فعلی) در دبیرستان هم ناظم بودم و هم دبیر... دیر نپایید که دبیرستان پهلوی به صورت مرکز فعالیت های ادبی و هنری در بوشهر درآمد. چند نفر دانش آموز و دبیر در آن جا بودند که بعدها هر کدام شاعران بزرگی شدند. یکی خودم بودم، دیگری نعمتی زاده بود. چند نفر محصل نیز بودند، مانند علی باباچاهی و محمد بیابانی که امروز از شعرای معروف ایران هستند...
بخش سوم



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






ارسال شده در تاریخ : جمعه 20 مرداد 1391برچسب:آتشی,, :: 16:20 :: توسط : آوا رضایی

درباره وبلاگ
قسم به قلم و آنچه تا ابد بر لوح محفوظ عالم خواهد نگاشت
آخرین مطالب
نويسندگان
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان آوای قلم و آدرس avayeghalam2.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.

a






ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 881
بازدید دیروز : 341
بازدید هفته : 1284
بازدید ماه : 1222
بازدید کل : 188675
تعداد مطالب : 845
تعداد نظرات : 36
تعداد آنلاین : 1


Translate code -->

<-BlogTitle->

<-BlogTitle->
<-BlogDescription->
نويسندگان
آخرين مطالب
<-PostContent->
موضوعات مرتبط: <-CategoryName->

برچسب‌ها: <-TagName->

ادامه مطلب
[ <-PostDate-> ] [ <-PostTime-> ] [ <-PostAuthor-> ]
درباره وبلاگ

قسم به قلم و آنچه تا ابد بر لوح محفوظ عالم خواهد نگاشت
موضوعات وب
برچسب‌ها وب
آرشيو مطالب
امکانات وب
<-BlogCustomHtml->
<-BlogTitle->

<-BlogTitle->
<-BlogDescription->
نويسندگان
آخرين مطالب
<-PostContent->
موضوعات مرتبط: <-CategoryName->

برچسب‌ها: <-TagName->

ادامه مطلب
[ <-PostDate-> ] [ <-PostTime-> ] [ <-PostAuthor-> ]
درباره وبلاگ

قسم به قلم و آنچه تا ابد بر لوح محفوظ عالم خواهد نگاشت
موضوعات وب
برچسب‌ها وب
آرشيو مطالب
امکانات وب
<-BlogCustomHtml->

آمار وبلاگ:

بازدید امروز : 881
بازدید دیروز : 341
بازدید هفته : 1284
بازدید ماه : 1222
بازدید کل : 188675
تعداد مطالب : 845
تعداد نظرات : 36
تعداد آنلاین : 1