I heard that you’re settled down
من شنیدم که مشکلاتت رو حل کردی
That you, found a girl and your married now.
که حالا یه دختری رو پیدا کردی و باهاش ازدواج کردی
I heard that your dreams came true.
من شنیدم که رویاهات به حقیقت پیوستند
Guess she gave you things, I didn't give to you.
خیال میکنم که او به تو چیزهایی داده که من نتونستم به تو بدم
Old friend, why are you so shy?
ای دوست قدیمی، چرا اینقدر خجالت میکشی؟
It ain't like you to hold back or hide from the lie.
این موضوع طوری نیست که عقب بکشی یا پشت دروغ پنهان بشی
I hate to turn up out of the blue uninvited.
من از برخاستن غمی ناخوانده در وجودم متنفرم
But I couldn't stay away, I couldn't fight it.
ولی نتونستم ازش دور بشم... نتونستم باهاش مبارزه کنم
I'd hoped you'd see my face & that you'd be reminded,
من امیدوار بودم که وقتی چهره منو دیدی و هروقت آنرا بیاد میاوردی...
That for me, it isn't over.
این یادآوری به خاطر من باشه، این جریان هنوز تموم نشده
Nevermind, I'll find someone like you.
بیخیال... منهم یکی رو مثل خودت پیدا میکنم
I wish nothing but the best, for you too.
من نمیخوام چیزی بخوام... ولی آرزو میکنم تو هم خوشبخت بشی
Don't forget me, I beg, I remember you said:-
خواهش میکنم مرا فراموش مکن... تو گفتی من در خاطرم خواهد ماند
"Sometimes it lasts in love but sometimes it hurts instead"
"بعضی مواقع عشق ها طولانی میشوند... اما در بعضی دیگر بجای آن، تو را میرنجانند"
نظرات شما عزیزان: