هنر برای هنر بود
اگر كودكِ همسایه سیر میخوابید
و بمبِ هستهیی
اعجازِ قرن نامیده نمیشد
مرا ببخشید كه نمیتوانم
با پاهایی كه ناخنهاشان را كشیدهاند
برایتان باله برقصم
من نقاشی انتزاعی را نمیفهمم
و میانه ندارم
با نقاشانی كه
وقتی پشتِ سهپایههاشان میایستند
بغضی در گلو ندارند
من شعار میدهم اگر شعر
بیتو مهتاب شبی باز از آن كوچه گذشتم باشد
یا حكایتِ خر و كنیزك
شعار میدهم و پیش میروم و نیش میزنم
مانندِ ماری كه به كرم بودن متهم شده
بگذار شاعرانِ دیگر بر قلابها برقصند
قبل از بلعیده شدن
به دستِ ماهیانی كه زیبایی را دوست میدارند
و زیبایی به چشمشان
رقصِ كرمیست كه قلاب را به گلوشان میدوزد
نفت یك شبه ملی نشد
اما شاعرانی را میشناسم
كه به چشم برهم زدنی ملی نامیده شدند
اگر چه جهانشان تنها در دایرهی منقلی خلاصه میشد
من هم میتوانستم حرفهایی به بزرگیِ نوبل بزنم
و آنقدر شاعر بودم كه بتوانم
در كافههای سیگار ممنوع بنشینم
و با ترانههای سوزناك دل از دخترانِ نوجوان ببرم
اما خواستم وصلهیی شوم بر پیراهنِ پارهی تو
پسركِ سرماخوردهی پشتِ چراغ قرمز
كه دعاهای ضدِ آبت را حراج كردهیی
خواستم النگویی پلاستیكی باشم
بر دستانِ خواهرت
یا دستمالی كه
عرق از پیشانیِ پدرت بگیرد
وقتی سربالاییِ راهِ كارخانه را بالا میرود
خواستم هیزمی در بخاریِ چپرِ شما باشم
تا رماتیسم از پای مادرت به قلبش نخزد
این همه را خواستم و
نتوانستم
كاش جهان به قشنگیِ بالِ پروانه بود
تا شعر از واژههای تاریك تهی میشد
اما وقتی پدربزرگ در جوانی
دندانهایش را به دندانسازی طماع میفروشد
و گیسهای مادربزرگ یك شبه سفید میشوند
دیگر چهگونه میشود گفت
زندهگی رسمِ خوشآیندیست
من سنگی بودم
كه فكرِ شكستنِ هیچ شیشهیی را در سر نداشت
و بطریِ كوكتل مولوتفی كه آرزو میكرد
شراب را بینِ دو عاشق قسمت كند
اُپرای كارمن زیبا بود
اگر در هر ثانیه صد نفر در جهان از بیغذایی نمیمُردند
و جنگل، جنگل درخت
قنداقِ تفنگ نمیشد
و هنر برای هنر نیست
وقتی كودكان را در اینترنت حراج میكنند
و سربازان شرط سرِ جنینِ زنِ حامله میبندند
و شكم میدرند
چهگونه میشود به جاودانهگی اندیشید
وقتی لولهی تپانچهیی
مدام بر شقیقهات احساس میشود
و ابداعاتِ شاعرانه چه اهمیتی دارند
وقتی در خاكِ زمین
یك مین به اِزای هر انسان مدفون است
من خو نمیكنم به نظامِ سیركی كه در آن
تنها برای شیرهایی كف میزنند
كه به ضربِ شلاقِ رامكننده میرقصند
غرشِ مرا اگر خوش ندارید
به گلوله پاسخم دهید
ارسال شده در تاریخ : پنج شنبه 19 بهمن 1391برچسب:زندگی,هنرمند,هنر,,
آثار موسیقایی: خالقی قطعات، تصنیفها و سرودهای بسیاری دارد.
قطعات: رنگارنگ ۱ در دستگاه اصفهان، رنگارنگ ۲ در دستگاه ماهور، نغمههای ماهور (بر اساس غزل «دل میرود ز دستم...» از حافظ)، می ناب (بر اساس غزل «دیشب به سیل اشک...» از حافظ)، آه سحر (بر اساس غزلی از فروغی بسطامی)، بوی جوی مولیان (گلهای رنگارنگ شماره ۲۵۴)، جامجم، شب هجران، حالا چرا (بر اساس غزلی از شهریار).
تصنیفها: یار رمیده، هستی عاشقان، پیمانشکن، وعدهٔ وصال، لالهٔ خونین، نغمهٔ نوروزی، بهار عاشق، آتشین لاله، خاموش، امید زندگی، شب جوانی و شب هجران. قطعات امید زندگی، شب جوانی و شب هجران آثاری از خالقی هستند که در فیلم طوفان زندگی استفاده شدهاند.
سرودها: پند سعدی، دانش، شادی، هنر، امید، آذربایجان (شعر از رهی معیری)، اصفهان، ای ایران و نفت از کارهای وی است. سرود نفت در سال ۱۳۳۱ به مناسبت ملی شدن صنعت نفت تصنیف شده است و شعر آن از معیری است.
خالقی به جز آهنگسازی، به تنظیم و اجرای بسیاری از تصنیفهای قدیمی شیدا و عارف برای ارکستر نیز پرداخته است. وی تعدادی از آهنگهای علینقی وزیری مانند شکایت، نی، خریدار تو، دلتنگ، و کاروان را با ارکستر اجرا و رهبری کرده است.
تصنیف خاموش آخرین اثر خالقی است. این آهنگ در دستگاه ماهور ساخته شده است و ارکستر گلها آن را به رهبری خالقی و با همراهی پیانوی جواد معروفی به شماره ی گلهای رنگارنگ ۲۳۷ اجرا کرده است. شعر این تصنیف از رهی معیری است:
نه دل مفتونِ دلبندی، نه جان مدهوشِ دلخواهی
نه بر مُژگان من اشکی، نه بر لبهای من آهی
نه جان بینصیبم را، نه از شمعی نه از جمعی
ندارد خاطرِم الفت، نه با مِهری نه با ماهی
کیم من، آرزو گم کردهای تنها و سرگردان
نه آرامی، نه امیدی، نه همدردی، نه همراهی
گَهی اُفتان و خیزان، چون غُباری در بیابانی
گَهی خاموش و حیران، چون نگاهی بر نظرگاهی
رهی تا چند سوزم، در دل شبها چو کوکبها
به اقبال شَرر نازم، که دارد عُمر کوتاهی
آثار تالیفی: کتابهای خالقی عبارتاند از: نظری به موسیقی در ۱۳۱۶ و ۱۳۱۷، کتاب هماهنگی در ۱۳۲۰ (ترجمه)، سرگذشت موسیقی ایران: جلد اول این کتاب در ۱۳۳۳، جلد دوم در ۱۳۳۵ و جلد سوم آن پس از مرگ خالقی به کوشش علی محمد رشیدی در ۱۳۷۷ منتشر شده است، کتاب ویولن، تار و سهتار.
خالقی مجلهٔ چنگ را نیز منتشر کرد که کلاً چهار شماره از آن چاپ شد. وی در مجلههای موزیک ایران و موسیقی نیز مقالاتی نوشته است.
**********
خالقی و حفظ موسیقی ایرانی:
خالقی در دورانی فعالیت میکرد که موسیقی غربی در ایران رواج داشت و بسیاری موسیقی ایرانی را غیرعلمی و تدریس آن را بیهوده میدانستند. حتی در بازهای موسیقی ایرانی در هنرستان عالی موسیقی تدریس نمیشد و بسیاری از کسانی که سازهای سنتی مینواختند در این بازه به سازهای اروپایی روی آوردند یا هنرستان عالی موسیقی را ترک کردند. در این دوران خالقی و استاد محبوبش علینقی وزیری برای حفظ موسیقی ایرانی تلاشهای بسیاری کردند.
ورود به عرصهٔ موسیقی حرفهای: هیئت ارکستر کافه بلدیه تهران در سال ۱۳۱۱ خورشیدی از راست: احمد فروتن راد، مهدی دفتری، علیمحمد خادم میثاق، جواد معروفی و روحالله خالقی در دو سال آخر تحصیلش، شهرداری تهران کافهٔ بلدیه را بنیاد کرد و برای آن نیاز به یک دستهٔ ارکستر ایرانی داشت. تشکیل دادن این دسته به خالقی پیشنهاد شد و او این کار را انجام داد. خالقی یاد دادن موسیقی را از ۱۳۰۷ در مدرسهٔ ورزش آغاز کرد. بعد از لیسانس نیز به هنرستان عالی موسیقی رفت و در آنجا تدریس کرد.
در سال ۱۳۱۰ از دارالفنون دیپلم گرفت و وارد دارالمعلمین شد. در خرداد سال ۱۳۱۳، دارالمعلمین به «دانشسرای عالی» تغییر نام یافت. خالقی مدرک لیسانس خود را از این دانشسرا در رشتهٔ فلسفه و ادبیات دریافت نمود.
وی در ۱۳۱۴ وارد خدمت دولتی در وزارت فرهنگ گردید و در ۱۳۱۷ معاون دفتر وزارتی وزارت فرهنگ شد. در ۱۳۲۰ به پیشنهاد وزیری، معاون ادارهٔ موسیقی کشور و نیز معاون هنرستان عالی موسیقی شد. در ۱۳۲۵ مدتی در وزارت کار و تبلیغات کار کرد. در ۱۳۲۷ متصدی دبیرخانهٔ هنرهای زیبا شد. در ۱۳۲۸ هنرستان موسیقی ملی را تأسیس کرد و رئیس آن شد.
در سال ۱۳۳۴ در چارچوب برنامههای انجمن ایران و شوروی به این کشور سفر کرد. همچنین در ۱۳۳۵، سفرهایی را به کشورهای رومانی، فرانسه و هندوستان انجام داد. دستاورد وی از سفر هند، مجموعه مقالاتی در زمینهٔ موسیقی و رقص در این کشور بود.
خالقی سالها در رادیو ایران نیز فعالیت داشت و از جمله رئیس شورای موسیقی رادیو بود و برنامههای رادیویی «یادی از هنرمندان درگذشته» و «ساز و سخن» را راهاندازی کرد. وی همچنین، سرپرست ارکستر گلها نیز بود. از آهنگهای ساخته خالقی که در این دوره بسیار موردپسند بود و از رادیو بسیار پخش میشد «رنگارنگ شماره یک» در دستگاه اصفهان بود.
آرامگاه روحالله خالقی: خالقی در سال ۱۳۳۸ به در خواست خود از اداره کل هنرهای زیبا بازنشسته شد اما همچنان به فعالیتهای هنری خود ادامه داد و در ۱۳۴۴ در سالزبورگ در اتریش درگذشت و در گورستان ظهیرالدوله در تهران دفن شده است. سه فرزند خالقی گلنوش، فرهاد و فرخ نام دارند. عبدالحسین سپنتا شعری دربارهٔ او با مطلع زیر سروده است:
به پردههای پیانو چو خالقی زد دست به روی نُت ز هنر نقشِ آفرین بربست
روحالله خالقی (ایستاده راست) در حال رهبری ارکستر، خواننده بنان، مایستر ابولحسن صبا، ۱۹۴۸ میلادی
روحالله خالقی (۱۲۸۵ - ۲۱ آبان ۱۳۴۴) از استادان موسیقی ایرانی، آهنگساز سرود «ای ایران»، و نوازندهٔ ویولن بود. خالقی از شاگردان اصلی علینقی وزیری بود و تلاش او برای احیای موسیقی ایرانی در دورانی که توجه رسمی به این موسیقی کاهش یافته بود، تأثیرگذار و مهم شمرده میشود. او کتابی به نام سرگذشت موسیقی ایران دربارهٔ سرگذشت موسیقی، موسیقیدانان و نوازندگان ایرانی همعصر خود و کتابی به نام نظری به موسیقی شامل نظریهای برای موسیقی ایرانی و غربی نوشته است.
**********
زندگی :
کودکی و نوجوانی: خالقی در ماهان کرمان به دنیا آمد. پدرش میرزا عبدالله خان، منشی و مادرش مخلوقه خانم بودند که در باغ شاهزاده ماهان کرمان که عمارت حکومتی بود زندگی میکردند و هر دو تار هم میزدند. در چندماهگی به همراه خانواده به تهران مهاجرت کرد. تحصیلات ابتداییاش در تهران و شیراز و اصفهان گذراند. در تهران به مدرسهٔ آمریکاییها رفت و در آنجا همراه سایر شاگردان سرود هم میخواند.
علاقه و توجه به موسیقی در خانوادهٔ خالقی امری معمول بود؛ پدر و مادر هر دو تار مینواختند و پدر مدتی شاگرد استادان مطرح این ساز بوده است. همچنین خانوادهٔ او با میرزا غلامرضا شیرازی، نوازندهٔ تار، رفت و آمد و آشنایی داشته است و فرزندان، وی را «عمو» میخواندهاند.
با انتقال پدرش به شیراز در سال ۱۲۹۵، در شهریور ۱۲۹۷ به همراه خانواده به این شهر رفت. در آنجا از آموزشهای میرزا نصیر فرصت در زمینهٔ عروض و نقاشی استفاده نمود. همچنین آموختن موسیقی را نزد شوهر عمهاش میرزا رحیم شروع کرد و از او بیش از یک سال ویولن میآموخت.
جوانی و آغاز تحصیلات موسیقی: در سال ۱۳۰۲ به مدرسهٔ عالی موسیقی رفت و در آنجا تحت نظر علینقی وزیری آموختن موسیقی و نواختن ویولن را آغاز کرد.
در سال ۱۳۰۳ با وجود مخالفت پدرش، تصمیم گرفت صرفاً به مدرسهٔ موسیقی برود. پدرش با وجود علاقهای که به موسیقی داشت، با موسیقی یاد گرفتن وی مخالف بود و در نتیجه او مدتی پنهانی به مدرسهٔ موسیقی میرفت. گویا در این مورد، وزیری و یحیی دولتآبادی نزد پدرش وساطت کردهاند که بیتأثیر بوده است. وی بالاخره با گرفتن حکم تدریس موسیقی به پدرش ثابت میکند که «پیِ مطرب شدن نبوده است». در تابستان سال ۱۳۰۴، چهار کنسرت به رهبری وزیری در مدرسه اجرا شد که خالقی نیز در آنها به عنوان نوازنده حضور داشت.
براي خوب زندگي كردن بايد خوب ياد بگيريم
انسان تا آخرين لحظه حيات در هر سن و تحصيلاتي كه باشد، نياز به يادگيري دارد. ما زندگي مي كنيم كه ياد بگيريم و چگونه بهتر زيستن را انتخاب كنيم . زيرا انسان ها همه بدون استثنا خطا مي كنند و تجربه نشان داده كه بايد براي موفقيت و پيشرفت در زندگي خطا ها را جبران كرده و اهميت اين موضوع در اين است كه ابتدا متوجه شويم و سپس جبران كنيم زيرا ممكن است بعضي ها متوجه خطاهاي خويش نباشند. شايد اين جمله را بارها شنيده باشيد كه طول زندگي مهم نيست، بلكه عرض آن مهم است. يعني كساني هستند كه با وجود عمر طولاني خويش در زندگي هيچ كار مثبت و پسنديده اي براي اجتماع انجام نداده اند. برعكس اشخاصي هستند كه در مدت زمان عمر كوتاه خويش كم كم به خواص پيوسته اند ، يعني زندگي با هدف و معني داري را براي خويش برگزيدهاند. مانند استادان و آثارشان ، هنرمندان، پزشكان و جراحان ، مخترعان و مبتكران و ... (كه البته خواص هم در جاتي دارند) توجه داشته باشيد كه اگر شكستي در زندگي خانوادگي ، اجتماعي و كاري برايتان پيش آمد، نااميد نشويد و بدانيد كه اگر با حواس و متمركز و به قول معروف ششدانگ حواس از خداوند چيزي را طلب كنيد و در آن جهت گام برداريد مسلما به نتيجه مطلوب ميرسيد.
لازم به يادآوري است كه بعضي ها انگار به دنيا آمده اند تا فقط كار كنند و به سخن ديگر زندگي مي كنند تا فقط كار كنند و به مسائل ديگر زندگي مثل عشق و علاقه و دلبستگي ها ، ارتباط با بستگان و دوستان ، لذت بردن از سرگرميهاي علمي ، فرهنگي ، هنري مثل مطالعه نواختن سازي، نقاشي، پيكر تراشي، خطاطي و لذت مسافرت ، لذت پخش غذا و ميل كردن آن را از دست مي دهند. در حالي كه بايد كار كنند تا به بهترين وجه ممكن زندگي كنند. باوركنيد بعضي ها از خيلي چيزها و نعمت هاي خداوند لذت نميبرند و استفاده نمي كنند و درك نمي كنند، پس بياييم ياد بگيريم كه چگونه زندگي خوبي داشته باشيم و بدانيم كه براي يادگيري هيچوقت دير نيست . همين حالا فكر كنيد و انتخاب كنيد كه چگونه از اين ديدگاه به زندگي نگاه كنيم ، حتما زندگي برايتان معنا دار مي شود.
برخی خانمها مخصوصا خانم های خانه دارو کم سواد اجتماع ما دچار یکنواختی زندگی شده اند و اگر زمانی به دلایلی گرد هم جمع می شوند.ویا در انجمن های دوره ای با دوستان و همسایگان و بستگان و هم سالان خودگفتگو می کنند، تمام صحبت ها پیرامون مسائل تکراری و مالی مانند فخر فروشی ها، غیبت ها ، تهمت ها،نمایش سری طلا ،سری لوازم لوکس منزل ،ماشین مدل بالا ،و.... می گردد.
این چالشها حتی موجبات جدایی همسران و پیامد منفی را بدنبال خواهد داشت.برای اینکه زن هر چه که دیده از همسر خویش طلب میکند و مرد که توانایی مالی و قدرت خرید ندارد ،کم کم جنگ سرد راه اندازی می شودو مهرو محبت کم رنگ میشود.و موجبات جدایی را فراهم میکند این مسئله متاسفانه در میان خانم های باسواد هم فراوان دیده شده است به اطرافیان خود دقت کنید تا متوجه شوید.
بسیاری از آنا دچار همین روز مرگی شده اند و باز تاب این رفتار هاتخریب کننده روح و روان خانواده ها میباشد.خانم ها ی محترم باید تلنگری به خود بزنید ودر
مجالس هایتان به جای مطالب مذکور شعری از حافظ ،سخنی از سعدی ،و با دیگر شعرایی که دوستشان دارید و با شعر آنان ارتباط بر قرار کرده اید خواندن قطعه ای ادبی؛پزشکی واجرای قطعه ای موسیقی، خواندن مطالبی از روزنامه که برایتان جالب است و.......را جایگزین کنیدو خواهید دیدکه چگونه شخصیت اجتماعی شما را بالا می بردو تاثیر گذاری مثبت بر خانواده را میتوان مشاهده نمود. دادن چنین آموزش هایی به جای حرفهای محمل و بیهوده که یک ارزن هم ارزش ندارد،میتواند روند اندیشه شما را دگرگون ساخته ودر جهت کمال سوق دهدو دیگر دچار فقر فرهنگی نمیشوید .بجای تغییر دادن سری چینی و لوازم منزل که هیچ نیازی نیست ذهن و اندیشه تان را تغییر دهیدبسیاری از هنر مندان ، شاعران ،دانشمندان ،باریگران ،موسیقی دانان و .....که نامی شدند از نظر مالی ضعیف بودند.بنابراین مال وسیله ایست برای رسیدن به اهداف بزرگ .
خانمها اگر فیلمی می بینید در باره اش مباحثه نمایید زیرا هر فیلم دارای پیامی است.اندیشه کنید تا بهتر درک کنیدو بهتر از زندگی لذت ببرید و بتوانید در هر محفلی شمع انجمن باشید. وبر خانم های دیگر تاثیر گذار.....
از این دریچه به زندگی نگاه کنید و باور داشته باشید که نگاه مثبت شما به زندگی
و کائنات به خودتان بر می گرددو خود نتیجه مثبت نگاه خویش را می بینید.
Dariush Dehghan: "ویژگی های همسر دلخواه داریوش دهقان تصمیم گیری برای ازدواج یکی از چهار یا پنج تصمیم بزرگی است که می تواند مسیر زندگی انسان را کاملا تغییر دهد. بنا براین شایسته است که چنین تصمیمی با نهایت دقت و براساس بیشترین اطلاعات گرفته شود. این موضوع چنان مهم است که ارزش دارد حد اقل یکی ازدروس انتخابی موسسات آموزشی شود. چنانکه متداول است اغلب ازدواج ها درسنین جوانی صورت می گیرد. دراین سنین معمولا نیروی جنسی انسان قوی، تجربه اش محدود و احساساتش آتشین می باشد. نیروهای محرک دوران جوانی چنان به نیازهای آنی فوریت می بخشند که می توانند هر جنس مخالفی، که ظاهر نسبتا جالبی داشته و به جوان اظهارعلاقه کند، شایسته و خواستنی جلوه دهند شور و اشتیاق و وجدی که از این خواستنی بودن بر می خیزد موقتا موجب ندیدن یا توجه نکردن به جنبه های مهم دیگر زندگی مشترک می شود. مدل ها و الگوهای ذهنی جوان چنان حقیقی جلوه می کنند که شنیدن و پذیرش سخنی بر خلاف این الگوها حتی از عزیز ترین افراد ی مثل پدر و مادران هم قابل تحمل بنظر نمی رسد. جوان طبیعتا نقش و الگوهای ذهنی خود را برهم نمی زند مگراینکه خودش بنحوی قانع شود که باید خطوطی ازآن نقش را پاک کند و یا برآن بیافزاید. اگر چه امکان دارد اما کم اتفاق می افتد که زنگ بیداری جوانی چنان بصدا در آید که نقش فعلی الگوهای ذهنیش را کاملا محو کرده و نقش جدیدی ترسیم کند. بنظرمی رسد که علت بسیاری از نا کامی های زناشویی وطلاق ها همین عجله در تصمیم گیری، اصرار بر رای خود، و نداشتن ویژگی های معتبر گزینش می باشد. با این همه جوانان دور اندیش تری وجود دارند که علاوه بر نیازهای فوری کنونی به احتیاجات مهم آینده هم می اندیشند و می دانند که اصلی ترین دلیل ازدواج، کامل ترکردن زندگی موجودشان می باشد. آنها می دانند که زندگی فقط یک جنبه ندارد و سعی می کنند درگزینش همسر نیزبه همه جنبه ها توجه کنند. آنها آگاهند که همسرشان مهم ترین عضو خانواده، پدر یا مادر فرزندشان ، رفیق راه، همفکر، پیش برنده هدف ها، همراز، همراه، شریک سازنده، نگهبان و مدافع زندگیشان خواهد بود. بنابراین گزینش را امری ساده نمی گیرند و پیش ازهراقدامی می کوشند تا معیارهایی برای انتخاب خود معین کنند. همان گونه که داشتن وِیژگی های معتبرمی تواند موجب برگزیدن همسری دلخواه و برخورداری از یک زندگی آرامش بخش بشود، نداشتن معیار سنجیده ی گزینش می تواند در مورد انتخاب همسر به حسرت و پشیمانی بیانجامد . می دانیم که اگربرای بدست آوردن چیزی هزاران تلاش کنیم ولی ندانیم آن چیز چیست و چه مشخصاتی دارد، هرگز بدان دست نمی یابیم. حتی اگرهم بفرض محال پیدایش کنیم آن را نخواهیم شناخت. بنابراین باید دقیقا بدانیم چه می خواهیم تا دچار سرگردانی و اشتباه نشویم. برهمین اساس اولین قدم برای گزینش همسر اینست که روشن کنیم که دراو چه می جوییم. بعبارت دیگرلازم است دقیقا بدانیم که کاندیدای همسری ما چه صفات و ویژگی هایی باید داشته باشد تا مورد قبول ما واقع شود. با توجه به این مطالب، بسیارسود بخش است که هر جوانی که درجستجوی همسر است، شخصا بررسی هشت قدمی زیررا انجام دهد. این بررسی اولا ویژگی های همسرآینده اش را مشخص می کند، و ثانیا مقایسه پیشنهاد شده زیر، باو امکان می دهد که درصورت تمایل درالگوهای ذهنی خودش تغییرات لازم را ایجاد نماید. از آنجا که این بررسی و مقایسه بوسیله جوان و با مدیریت خودش صورت می گیرد، حاصلش را به آسانی می پذیرد و مراحل اجرای بررسی، سبب برهان جویی و درنهایت گسترش دیدش می گردد. پیشنهاد می شود که برای انجام بررسی هشت قدم زیر را دنبال کنید: الف - لیستی تهیه کنید و درآن بیست صفت یا ویژگی بنویسید که انتظاردارید درمرد یا زنی باشد که افتخارهمسریتان پیدا می کند. سپس نوشته های خود را بترتیب اهمیت و به نحوی بنویسید که مهم ترین ویژگی شماره یک باشد و آخرین ویژگی شماره 20، مثلا: 1- فهمیده باشد ( اگر فهمیدگی از نظر شما برترین ویژگی است). 2- راستگو و درست کار باشد. 3- دارای دانش و مهارت هایی باشد که با بکارکیری آنها بتواند نیازهای اقتصادی زندگی را برطرف کند. (توجه فرمایید که تاکید بر نیازهاست نه خواست ها). ب- اگر خانم هستید از 4 دوست دختر مجرد و اگرآقا هستید از 4 دوست پسر ازدواج نکرده بخواهید که بدون مشورت با شما و یکدیگر، هریک لیست مشابهی تهیه کنند. ج- از 6 خانم یا از 6 آقا ی دیگر بخواهید هر یک لیست دیگری تهیه کرده و در اختیار شما بگذارند. هر یک از این خانم ها یا آقایان می بایست ده سال یا بیشترسابقه ازدواج داشته باشند. خانم ها از خانمها و آقایان ازآقایان با تجربه لیست را بخواهند . د- اگر خودتان خانم هستید از دو مرد، و اگر آقا هستید از دو خانم آشنا نیزبخواهید که همین کاررا انجام دهند تا با بررسی ویژگی های مهم آنها، با دیدگاه جنس مخالف نیز آشنا شوید. ه- 12 لیست را پس بگیرید و آنها را با دقت زیاد بخوانید و درمورد علت انتخاب ویژگی ها مخصوصا ویِژگی های اول تا ششم هرکس، با او گفتگو کنید و توضیح بخواهید تا اطمینان یابید که دلیل انتخاب آنها را بروشنی میدانید. این را خیلی جدی بگیرید و در صورت لزوم نکاتی را یاد داشت کنید. و- جدولی بسازید که دارای 13 ستون باشد و نام هر فردی را که لیست تهیه کرده از جمله خودتان را در بالای هرستون بنویسید. سپس ویژگی های ذکر شده خود و آنها را چنان در زیرنام ها بنویسید که وِیژگی اول همه در سطر اول قرار گیرد و ویژگی 20 در سطر بیست. بدین ترتیب ویژگی های هر شماره در یک خط دیده خواهند شد. می توانید در صورت امکان بجای ساختن جدول، کاغذ لیست ها را بشکلی در کنار یکدیگر قرار دهید که مقایسه آسان باشد. ز- ویژگی های لیست خود را با ویژگی های 12 لیست دیگر مقایسه کنید و اگردر مواردی دلایل انتخاب آنها قوی ترو قانع کننده تر از دلایل شما بود درلیست خودتان تغبیرات لازم را ایجاد کنید. ح- تغییرات جدید در لیست خودتان را بنحوی وارد کنید که وِیژگی های اول تا ششم، مهم ترین ویژگی ها باشند. یعنی ویژگی هایی که هرگز نمی توانید از آنها چشم پوشی کنید و لازم می دانید که هرکاندیدای همسری شما حتما آن ها را داشته باشد. بدین ترتیب کارتان آسان ترمی شود. چون با هیچ کاندیدایی مذاکرات را ادامه نمی دهید مگراینکه 6 ویژگی اول را داشته باشد. اگربیش از یک کاندیدا داشتید می توانید آنها را با هم مقایسه کنید و کسی را بر گزینید که علاوه بر 6 ویژگی اول بیشترین وِیژگی های دیگرتان را دارا باشد. این بررسی ساده که ممکن است دو تا سه هفته وقت لازم داشته باشد، ویژگی های عمده را از نظرشما تعیین می کند. اما پژوهش های دیگرشما ادامه می یابد. اگرکاندیدایی ویژگی های خواسته شده شما را نداشت وقت خود را تلف نکنید. اما اگراظهار داشت که آن ویژگی ها را دارد باید اطمینا ن یابید که چنین است. در اینجاست که شما و گروه پشتیبانتان برای اثبات اظهارات کاندیدا، به کاوش و بررسی مدارک، و گفتگو با شاهدان می پردازید. با کاندید خود صحبت و رفت و آمد مکررمی کنید تا نشانه هایی بیابید که به نفی یا اثبات اظهارات ایشان بیانجامد. یادتان باشد که اگرکسی در خواستن شما جدی است حتما وِیژگی های جالبی درشما دیده که درخواست ازدواج کرده، بنابراین حق مسلم شماست که مطمئن شوید او هم دارای ویژگی های مورد نظر شما می باشد. امیدست که این بررسی کوتاه مدت، بتواند درایجاد زندگی مسرت آمیز و سعادت بلند مدت شما نقشی داشته باشد. برای اطلاعات مشابه به کتاب" بسوی امروز و فردای درخشان " نوشته همين نويسنده مراجعه فرماييد. www.dariushdehghan.com. Dariush dehghan".
"امروز و فردای درخشان" مجهز ساختن خواننده به دانش و مهارت هایی است که فعالیت های زندگی را معنی دار و آرامش بخش می کند. انسان زیباترین و شادترین لحظات زندگی را آنگاه تجربه می کند که به رضایت و آرامش خاطر برسد. رضایت خاطر و آرامش وقتی حاصل می گردد که جوینده خود را در وضعیت و حالتی ببیند که مشتاقانه آن را می طلبیده است. تردیدی نیست که هرموفقیتی این گونه آرامش و رضایت را به دنبال ندارد. لازمه ی موفقیت رضایت آمیز و آرامش بخش، داشتن هدف های ویژه می باشد. این گونه موفقیت ها نیاز به تفکر، دانش، مهارت، نقشه، برنامه و عمل متعهدانه دارد که از جمله مطالب مورد بحث این کتاب می باشد.
کتاب " رازهای جاودانه پیروزی" به زبانی ساده نشان می دهد که چگونه هدف ارزشمند بسازیم و چه راه هایی را دنبال کنیم تا به آنچه می خواهیم برسیم. این کتاب شما را یاری می دهد تا آنچه را که در زندگی ارزشمندترست بشناسید، بهای وقت را بدانید و مهارت زیستنِ سازنده با مردم را به دست آورید، به اهمیت شناخت و پرورش توانایی های خود پی ببرید و آنها را در جهتی که می خواهید به کار گیرید. شما با خواندن این کتاب و عمل کردن به آنچه از آن می آموزید، نه تنها داناتر و آگاهتر از گذشته می شوید بلکه خود را در مسیر برآوردن آرزوهایتان قرار می دهید.
این کتاب برای دانشجویانی نوشته شده است که می خواهند زبان زیبای فارسی را بیاموزند. بیست وهشت گفتگوی اصلی و نوزده گفتگوی دیگر این کتاب به یاد گیرندگان امکان می دهد که بسیاری از واژه ها و جمله های مورد نیازشان را فرا گرفته و به کارگیرند. همه ی گفتگوهای این کتاب ضبط شده تا یادگیرنده بتواند هرجا و هر چند بار که بخواهد به آنها گوش داده و تلفظ گفتگوی خود را بهتر کند. دانشجویان ایرانی ساکن خارج ازکشور که نتوانسته اند درس تاریخ را بگیرند، با استفاده از این کتاب و درجریان زبان آموزی،می توانند با کشورو بعضی از بزرگان تاریخی خویش بیشتر آشنا شوند.
تبادل
لینک هوشمند
برای تبادل
لینک ابتدا ما
را با عنوان
آوای قلم و آدرس
avayeghalam2.LXB.ir لینک
نمایید سپس
مشخصات لینک
خود را در زیر
نوشته . در صورت
وجود لینک ما در
سایت شما
لینکتان به طور
خودکار در سایت
ما قرار میگیرد.