آوای قلم 2
معرفی چندکتاب،مقاله ها واشعارشاعران ایران و جهان/موسیقیدانان/مطالب فلسفی وعلوم تربیتی
 
 

او نی را برای اولین بار در سال 1329 به ارکستر برد و با ارکستر رادیو ارتش اصفهان همراهی خود را شروع کرد. در سال های بعد با ارکسترهای متعدد رادیو به سرپرستی هنرمندانی چون: ابوالحسن صبا، حسین یا حقی، حبیب الله بدیعی، محمد میر نقیبی، همایون خرّم و دیگران به فعالیت خود در این زمینه ادامه داد (2).
کسائی به دعوت داوود پیرنیا از اولین گل های جاویدان (1335)، همکاری خود را با این سلسله برنامه آغاز نمود و در بسیاری از برنامه های رادیویی به اجرا و ارائه ی هنر نی نوازی پرداخت و بسیار مورد توجه و عنایت شنوندگان قرار گرفت. او تا سال 1357 که در« گلچین هفته» شرکت نمود، با این سلسله برنامه همکاری داشت. از سال 1344 پس از ازدواج با همسری که نیمه ی دوم عمر هنری خود را مدیون اوست، بیش تر به فعالیت خود در رادیو اصفهان ادامه داد : تکنوازی، همنوازی، آهنگسازی، سرپرستی در ارکستر رادیو، ریاست شورای موسیقی رادیو ، تدریس در مرکز فرهنگی رادیو اصفهان و تدریس در دانشگاه فارابی اصفهان. کسائی به همراه مرتضی نی داوود و حسین تهرانی در سال 1351 از وزارت فرهنگ و هنر نشان لیاقت هنری دریافت نمود. او در سال 1353 به اجرای ردیف موسیقی ایران با سه تار و آواز پرداخت ( رادیو اصفهان) ، و در اجراهای صحنه ای متعدد شرکت نمود (1) .
کمپانی C.B.S فرانسه در سال 1354 اثری از او در مایه های شور و ماهور به همراه تنبک جهانگیر بهشتی ضبط و در تمام نقاط جهان منتشرکرد. این اثر به همراه دیگر آثارمنتشر شده از طرف سازمان یونسکو و آثار موجود در آرشیو های موسیقی کشورهای مختلف، برای او پی آمد شهرت جهانی داشت، اما متأسفانه کسائی به دلیل درون گرایی محض ( که شاید از مختصات ساز او، موسیقی ایرانی و حتی موسیقی مشرق زمین باشد) ، هرگز دعوت مجامع مختلف جهانی را ( از دهه ی سی تا هشتاد) نپذیرفت و بر اثر بی توجهی مسئولان و ترویج موسیقی تجاری، از اویل دهه ی پنجاه ، خلوت گزید، ولی لحظه ای بی اندیشه ی موسیقی نزیست و از آفرینش ملودی های ناب و تازه، دوری نجست (2) .
بهمن بوستان می نویسد: استاد حسن کسائی به ادب فارسی مخصوصاً شعر مسلط است. قواعد و قوانین عروض را می داند، شعر خوب بسیار حفظ دارد. شعر هم می گوید. او چندی از اوقات فراقت خود را به خوشنویسی اختصاص داده و در این راه نیز پیشرفت چشمگیری داشته است (3) .
حسن کسائی بار دیگر پس از سال ها کناره گیری از صحنه ی موسیقی، از سال 1378 تا 1389 وارد دوره ی جدیدی از ضبط نواخته ها و ساخته های خود شد ، تا بار دیگر نشان دهد که عشق به مردم و موسیقی سرزمین اش، چگونه او را در سنین کهولت، آماده ساخته تا بنوازد آثار این چنین را، ... هر چند خود او اعتقاد دارد که سال های طلایی عمر هنری اش به ناچار در سکوت و در کُنج خانه گذشته است (2) .
در مرداد ماه سال 1385 مجدداً با سه تار و آواز- و در تیرماه 1386 با نی ، ردیفی از وی ضبط شد و در اختیار علاقه مندان قرار گرفت. او گوشه های مختلف ردیف را با زبان امروزی به گونه ای دیگر روایت می کند و بی آن که در آن تحریفی راه دهد، آن را به زبان امروز بیان می کند. در صدای ساز او آوای قرن ها را می شنویم. درباره ی سبک و شیوه ی کسائی به طور کلی می توان گفت علاوه بر تأثیر پذیری از شیوه ی قدما، ذوق و سلیقه و قریحه ی ذاتی و همچنین شرایط محیط و نیاز زمان در نوازندگی او نقش فراوانی داشته است. کسائی بنا به قول و نظر تمامی استادان و آشنایان با موسیقی ایران یکی از نوازندگان نابغه و توانای امروز ماست. نغمه های ساز او ریشه در سال ها تلاش و تکاپو دارد، از همین روست که می توان گفت در موسیقی امروز ایران، کسائی وار نواختن آسان نیست (5) .
حسن کسائی در سال 1387 به عنوان نخستین هنرمند موسیقی، نشان درجه ی یک فرهنگ و هنر - و در سال 1381 اولین تندیس چهره ی ماندگار را در رشته ی موسیقی دریافت نمود. او در عمر برکت خود توانست شاگردان ممتازی را در رشته های مختلف پرورش دهد و به جامعه ی موسیقی معرفی کند، از جمله: حسین عمومی ، محمد موسوی، نعمت الله ستوده، منوچهر غیوری، بهزاد فروهری، جمشید عندلیبی، تقی سعیدی، شهرام میر جلالی، محمد بطلانی، ذبیح الله احمدی، اصغر قره خانی، مسعود اربابیان، محمد جواد و محمد خلیل کسائی و ... .
مردی که عمری را در باغستان موسیقی، باغبانی کرد و نی را با نوازش سرانگشتانش از خاک رویاند و با نفیر نفس اش به افلاک رساند؛ مردی که یک عمر با نوای نی ، درد انسان ها را نالید، بالاخره در بعدازظهر 25 خرداد 1391 چهره در نقاب خاک نهان کرد و موسیقی ایران را در غم نبودنش، برای همیشه تنها گذاشت.
آرامگاه همیشگی او در تکیه ی سیّد العراقین و در مجموعه ی فرهنگی تخت فولاد اصفهان، در کنار مزار جلال تاج اصفهانی است.

www.shereno.com

ارسال شده در تاریخ : چهار شنبه 14 فروردين 1392برچسب:حسن کسایی,نی,اصفهان,تهران,سبک,ساز,, :: 12:39 :: توسط : آوا رضایی

حسن کسائی
حسن کسائی سوم مهرماه 1307 در شهر اصفهان و در خانه ای به دنیا آمد که آن را بی گمان باید گهواره ی موسیقی دانست. نیای مادری اش « عبدالجواد الحسینی» خوشنویسی زبر دست در خطوط هفت گانه ، خصوصاً « نسخ» بود. پدرش « حاج سید جواد کسائی» به پیشه ی تجارت روزگار می گذرانید، اما عاشق و شیفته ی موسیقی بود، و اوقات فراغت را با خوانندگان و نوازندگان برجسته، سپری می نمود(1). از جمله: سید حسین طاهرزاده، ابوالحسن صبا، میرزا علی محمد قاضی عسگر، سید محمد صادق شهاب، اسماعیل ادیب خوانساری، جلال تاج اصفهانی، آقا محمد طاهر پور، غلامرضا خان سارنج، شعبان خان، حسین آقا، علی آقا و جلیل شهناز. حسن پنج ساله بود که نزد تاج اصفهانی به تعلیم آواز و فراگیری گوشه های موسیقی مشغول شد، و سپس از اسماعیل ادیب خوانساری نکته ها و دقایقی در اجرای آواز آموخت. یازده ساله بود که اولین اجرای صحنه ای را با آواز خود به همراه فلوت نصیر ثقفی در دبیرستان سعدی اصفهان با موفقیت به انجام رسانید. در همان سال به همراه پدرش در تهران موفق به دیدار ابوالحسن صبا و حسین تهرانی شد و به همراه ویلن استاد ، قطعه آوازی در مایه ی ابوعطا خواند، امّا یکی دو سال بعد صدای شش دانگ خود را از دست داد و مغموم و دل شکسته به دنبال گمگشته ی خویش به صدای نی پیرمردی که از پشت دیوار حیات منزل می گذشت، دل بست. پدرش که همواره بهترین مشوق او بود، یک نی برایش خرید. حسن قریب دو سال در آن چوب خشک، شبانه روز دمید، اما صدایی موزون نشنید، تا این که به ناگاه صدای نی رام شد و او چنان صداهایی از دل این ساز بیرون کشید که قبل از او هرگز شنیده نشده بود(2).
پدر که شوق فرزند را برای فراگیری « نی» احساس کرد او را به دست مهدی نوایی سپرد. حسن در خدمت این استاد با رموز و دقایق شیوه ی نایب اسدالله آشنا شد و آن قدر این ساز در وجودش آتش افکند، که آواز را با همه ی شوقی که داشت، اندک اندک کنار گذاشت و همه ی فرصتش را یکجا به نی اختصاص داد(3).
ساسان سپنتا می نویسد: « اولین باری که به طور حضوری نوای نی استاد کسائی را شنیدم شصت و چهار سال پیش ( سال 1327) بود. آن جلسه اولین اجرای تکنوازی ایشان روی صحنه بود که در تالار مؤسسه ی هنری تئاتر اصفهان برگزار شد. آن شب در ابتدا مرحوم ناصر فرهمند مؤسس تئاتر ، آقای کسائی را معرفی کرد و سپس ایشان در حالی که نی را در دست داشتند با وقار و آراستگی روی صحنه ظاهر شدند. ایشان در عنفوان جوانی بودند و با ضربی ها و چهار مضراب های مناسب قطعاتی در دستگاه همایون اجرا کردند. من در آن سال ها دوران نوجوانی خود را طی می کردم و به فرا گرفتن موسیقی مشغول بودم و با دقت تمام اجرای ایشان را زیر نظر داشتم. ایشان با آرامش جمله پردازی های سنجیده ی موسیقی را اجرا کردند که با سکوت های مناسب بین جمله ها توأم بود. روند ملودی دلنشین و نت های اجرایی ژوست (درست) اجرا می شد. از همان زمان معلوم بود که هنرمندی با خلاقیت و خوش سلیقگی، با تکنیکی مطلوب در موسیقی در حال ظهور است» (4).
کسائی در تکامل نوازندگی خود با استفاده از آثار به جای مانده ی نایب اسدالله در سبک و شیوه ی او بسیار کوشید و به سبب ذوق و غریزه ی ذاتی باعث شد این ساز حال و هوای دیگری یابد و در میان سازهای ایرانی، جای مخصوص خویش را باز کند. در سال 1322 یعنی در پانزده سالگی بود که برای اولین بار صدای سازش با اجرای چهار مضراب « زنگ شتر» ساخته ی ابوالحسن صبا از رادیو به صورت زنده بخش شد. صبا که خود در آنجا حاضر بود و بعد از ایشان برنامه داشت، از نواختن « زنگ شتر» با نی بسیار متعجب شد و او را در آغوش گرفت و به او گفت فکر نمی کردم با ساز نی بشود « زنگ شتر» را اجرا کرد (5) .
درک محضر ابوالحسن صبا و شاگردی او، فرصت بسیار مغتنمی بود تا کسائی جوان به دقیق ترین و ظریف ترین زوایای موسیقی ایرانی آشنا شود و از آن پس با بهره گیری از دیگر هنرمندان طراز اول موسیقی، سخت کوشی و مرارت بسیار، استعداد فوق العاده و مطالعه ی مستمر بر روی ساز و آواز استادان موسیقی، همچنین مطالعه بر روی موسیقی سایر ملل، موسیقی نواحی مختلف ایران و حتی موسیقی عامیانه ، موفق به تکوین سبک نوین نی نوازی در دوران معاصر گردید. کسائی در اوایل دهه ی سی، به ساز سه تار نیز گرایش پیدا کرد و از تجربیات ابوالحسن صبا ، عبدالحسین صبا ( برادر بزرگ ابوالحسن خان) و ارسلان درگاهی، نکته ها آموخت، همچنین بر اثر همنوازی با سه تار احمد عبادی و تار جلیل شهناز، به شیوه ای منحصر به فرد در نواختن سه تار دست یافت(2).

www.shereno.com

ارسال شده در تاریخ : چهار شنبه 14 فروردين 1392برچسب:حسن کسایی,نی,اصفهان,تهران,سبک,ساز,, :: 12:11 :: توسط : آوا رضایی

ستاد حاتم عسگری فراهانی
--------------------------------
استاد حاتم عسگری فراهانی فرزند حسن متولد ۹ بهمن ۱۳۱۲ در سال ۱۳۱۹ به همراه خانواده اش به تهران آمد.
خود می گوید.......
زندگی پرماجرایی را که از این هنگام شروع کردم چنانچه بخواهم شرح دهم باید کتاب مبسوطی بنویسم . اما زندگی هنری ام مجملا" چنین است :

۱- مرحله تعلم و تحصیل موسیقی :

آشنایی من با موسیقی از زمان کودکی آغاز شد چون موسیقیدانان در خانه ما رفت و آمد داشتند و همین امر هم باعث شد که از کودکی علاقه بسیاربه موسیقی پیدا کنم به طوری که تمام وجودم تشنه ی موسیقی بود . برای برطرف کردن این عطش نخست دست به دامن پدر شدم زیرا ایشان در تعزیه خوانی تبحری خاص و با موسیقیدانان ـ همان طور که قبلا ذکر شد ـ حشر و نشر داشتند. لیکن مخالفت وی با وارد شدن من به جرگه ی موسیقی دانان مرا به سوی حسینعلی خان نکیسا ی تفرشی ـ یکی از استادان آواز ایران که به منزل ما رفت و آمد داشت ـ سوق داد . چند سالی تحت تعلیم ایشان قرار گرفتم تا اینکه به سفارش خود ایشان و با تلاش زیاد توانستم به محضر مرحوم ضیاءالذاکرین راه یابم.سه دوره متوالی تا پایان عمر آن استاد نزد ایشان به شاگردی پرداختم . ذر همان زمان مدتی را نزد کربلایی علی آقا فراهانی ضربی ها را آموختم . پس از درگذشت مرحوم آقاضیاء مجددا نزد حسینعلی خان نکیسا به تعلیمات خود ادامه دادم و تا پایان عمر از محضر شان کسب فیض نمودم. در خلال همان سالها به منزل یکی دیگر از استادان آواز زمان به نام سلیمان امیر قاسمی رفت و آمد پیدا کردم و مدت بیست سال هم از محضر ایشان بهره گرفتم.

۲- مرحله ی تدریس و اشتغال به کار موسیقی :

موسیقی را به عنوان حرفه از سال ۱۳۵۵ دنبال کردم : نخست وارد فرهنگ و هنر( سابق )شدم و مدت دو سال در قزوین به تعلیم آواز مشغول بودم و بعد به مجتمع دانشگاهی هنر منتقل شدم و از سال ۱۳۶۲ به خواهش چند تن از استادان موسیقی به جمع آوری ردیف های آوازی همت گماشتم که این کار همچنان ادامه دارد . مدت دو سال هم در تالار وحدت مسئول پژوهش موسیقی بودم و بعد به دانشگاه تهران انتقال یافتم.ضمنا در تالار وحدت به مدت یکسال ودر مرکز حفظ و اشاعه ی موسیقی به مدت دو سال تعلیم آواز دادم.همچنین مسئولیت امور پژوهشی موسیقی مذهبی ایران و عضو شورای ارزشیابی هنرمندان کشور را بر عهده اینجانب بوده است .

استاد عسگری فراهانی تا سال ۱۳۸۵ به سمت استادیار دانشگاه تهران در دانشکده ی هنرهای زیبا به تعلیم ردیف موسیقی ایران اشتغال داشته و در مرکز حفظ و اشاعه ی موسیقی ایرانی وابسته به سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی نیز تدریس آواز می نمودند.چند واحد درسی که استاد عسگری تدریس مینمودند عبارتند از شناخت موسیقی - تاریخ موسیقی - جواب آواز -ردیف موسیقی و مردان موسیقی.

استاد عسگری دارای نشان درجه یک هنری از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و مدرک دکتری از وزارت فرهنگ و علوم هستند.

در حال حاضر ردیف آوازی خود را تدریس و با برنامه رادیویی نیستان کاری از شبکه رادیویی فرهنگ همکاری دارند و تدریس آواز برای همه علاقمندان به هنر اصیل ایرانی (آواز) را انجام می دهند .

تالیفات :

استاد عسگری از ابتدای فعالیت هنری خویش به ضبط و تکثیر انواع گوشه ها و آوازهای قدیمی و تصانیف ناب ایرانی پرداختند که تمامی این آثار در آرشیو شخصی استاد موجود و محفوظ می باشد.

چند نمونه از آثار انشار یافته از ایشان :

۱- ردیف جامع آوازی (دستگاه نوا- شامل ۱۰۶ گوشه)همراه با سه تار دکتر داریوش صفوت-

انتشارات سروش

۲- ردیف جامع آوازی (دستگاه ماهور-شامل ۱۰۶ گوشه) همراه با سه تار دکتر داریوش صفوت-

انتشارات دانشگاه هنر

۳-ردیف آوازی دوره اول همراه با سه تار دکتر داریوش صفوت-

انتشارات دانشگاه هنر

۴- برنامه آموزشی ردیف آوازی رادیو فرهنگ (هر هفته -روزهای شنبه ۹ الی ۱۱ صبح)

۵- ضبط چندین مجلس تعزیه (سازمان میراث فرهنگی)

۶- فیلمها و نوارهای متعددی که در کنفرانسها و کنسرتهای پژوهشی مختلف با حضور استاد عسگری برگزار گردید .

۷- و بسیاری دیگر برنامه پژوهشی آموزشی که از حوصله این بحث خارج میباشد.

 

www.shereno.com

ارسال شده در تاریخ : چهار شنبه 9 اسفند 1391برچسب:استاد حاتم فراهانی عسکری,موسیقی,سنتی, رادیو, تلویزیون,گلها,سبک,مکتب,, :: 10:24 :: توسط : آوا رضایی

مهدي اخوان ثالث از پيش‌كسوتان شعر امروز فارسي به ويژه شعر حماسي و اجتماعي است. او را شاعر حماسه‌هاي شكست مي‌نامند. شعر اخوان ريشه در ادبيات گذشته ايران دارد كه هم از نظر زبان و هم از نظر مضمون قوي و پر بار است. او در شعرش كلمات زبان محاوره را به راحتي در كنار كلمات ادبي فاخر مي‌نشاند و از اين حيث زبان غني و خاص خود را داراست كه در ميان شاعران معاصر كاملاً مشخص است.
اشعار او ريشه هاي اجتماعي و عاشقانه دارد. اخوان در جواني با شعر كلاسيك فارسي آشنا شد و به سرودن قصيده و غزل پرداخت اما همواره به دنبال نوعي تازگي در شعر بود اخوان و در پي آشنايي با نيما و تحت تأثير شعر او دگرگون شد.
اشعار نخستين او تماماً به شيوه كهن است كه حاكي از توانايي وي در سرودن به شيوه سنتي است. سبك‌ شعريی اخوان‌ ثالث‌ در اغلب‌ مجموعه‌ های‌ او سبك‌ حماسيی و اساطيری‌كهن‌ با الهام‌ از ‌فردوسی است‌ و تأثير شاهنامه‌ در بيشتر اشعار او آشكار است‌ بطوريكه‌ شيوه‌ شاعری‌ او نوعی سبك‌ خراسانی نوين‌ است‌.
اما آنچه وي را در مقام شاعري صاحب سبك معرفي مي كند اشعار نو و تازه اوست كه آغاز آنرا مي‌توان در مجموعه "زمستان" دانست. اخوان وزن را با شعر فارسي همراز و همدم مي‌دانست و نمي‌خواست آنرا از شعر بگيرد. قافيه را هم براي تعادل و توازن و تناسب شعر لازم مي‌دانست و آنرا به كلي رد نمي‌كرد.
زبان وي كاملاً مستقل، تازه و ويژه خود اوست. زبان او مجموعاً لحن حماسي دارد. لحني كه ريشه آنرا در اشعار فردوسي، ناصر خسرو و بهار مي‌توان يافت.
اخوان از تغزل گويي به حماسه سرايي رسيد و شاعري اجتماعي شد. او باشور و هيجان پاي به ميدان اجتماع گذاشت اما خيلي زود گرفتار شكست شد و به وحشت افتاد. از اين پس تمام وجود او را نااميدي فرا گرفت و او حماسه سراي غم‌ها گشت.
منتقدان و محققان، اشعار اخوان را به سه دوره تقسيم می کنند:
دوران نخست که از حدود بيست سالگی او آغاز شد و تا سال ۳۲ ادامه يافت. در اين دوران او اشعاری به سبک قدما می سرود. در اين دوران بود که به گفته مرتضی کاخی ملک الشعرای بهار آينده شعری خوبی برای اخوان آرزو می کند. در اين دوران م. اميد به زبانی فاخر و متشخص نزديک می شود.
دوران دوم فعاليت ادبی او از بعد بيست و هشت مرداد ۳۲ آغاز می شود و تا حوالی سال های پنجاه تا پنجاه و يک ادامه می يابد. اخوان در اين دوران به طور جدی به شعر نيمايی می پردازد و با تسلطی که به اوزان ادبيات کلاسيک دارد و با علاقه ای که به زبان خراسانی نشان می دهد، ازهم آميزی آنها با شعر نيمايی اشعاری خلق می کند که از نظر وزن و قافيه، زبان و مضمون کاملا نو و متفاوت اند.
در اين دوران است که مضامين سياسی و فلسفی در اشعار او جان می گيرند و به دليل اشعار اين دوران، که دوران پس از شکست نهضت ملی است، او شاعر حسرت ها و حماسه های شکست خورده لقب می گيرد. کار او با زبان در اين دوران رشک برانگيز است.
زبان فاخر و متشخص اشعار او، همراه با مضامين نويی که به کار می گيرد، سبب آفرينش شعرهای درخشان و کم نظيری در ادبيات معاصر ايران می شود
دوران سوم فعاليت های ادبی اخوان از اوايل دهه پنجاه تا پايان روزگار او ادامه يافت. شاخص ترين کارهای اخوان در اين دوره نوشتن کتاب بدعت ها و بدايع نيما يوشيج و عطا و لقای نيماست. او در کتاب نخست بديع و عروض و قافيه، فرم و بيان شعری نيمايی را جزء به جزء شرح داده و انطباق و سازگاری آنرا با ادبيات کلاسيک ثابت کرده و به اين ترتيب به تثبيت و استحکام شعر نو فارسی و به ويژه بخش نيمايی آن پرداخته است.
آخرين مجموعه شعر اخوان يکسال پيش از درگذشت او با نام تو را ای کهن بوم و بر دوست دارم منتشر شد. اخوان در اين مجموعه ديگر بار به سوی ادبيات کلاسيک روی کرده است.
سال ها از درگذشت اخوان ثالث گذشته، اما هنوز آثار او به طور جدی در ميان شاعران معاصر مطرح است.
اخوان از بسياری از اساتيد مدعی دانشگاه‌ها بيشتر بر زبان و ادب فارسی و ظرائف آن مسلط بود. مجموعه مقالات و موخره هايی که بر دواوين شعرش نوشته است، گويای اين امر است.
به همين دليل اخوان شاعری اديب و سخن پرداز است. به عبارتی تسلط او بر دانش ادبی و صناعات آن از جوهره شعريش تاحدی کاست و هرچه جلوتر رفت اين ويژگی بارزتر شد.
در شاعران معاصر کمتر کسی را داشته و داريم که به ميزان اخوان بر زبان و ادب فارسی مسلط بوده است. تعريف اخوان از شعر به بيان خود وي را مي‌توان نمايانگر درك عميقش از شعر دانست :
«شعر محصول بی‌تابی آدم است در لحظاتی که شعور نبوت بر او پرتو انداخته. حاصل بی‌تابی در لحظاتی که آدم در هاله‌ای از شعور نبوت قرار گرفته است. شاعر بی‌هیچ شک و شبهه طبعا و بالفطره باید به نوعی، دیوانه باشد و زندگی غیر معمول داشته باشد و این زندگیهای احمقانه و عادی که غالبا ماها داریم، زندگی شعری نیست. باید همه‌ی عمر، هستی، هوش، همت، همه‌ی خان و مان و خلاصه تمامت بود و نبود وجود را داد»

www.shereno.com

ارسال شده در تاریخ : جمعه 6 بهمن 1391برچسب:مهدی,اخوان,ادبیات, خراسان,محقق,حماسی,سبک,شعر نیمایی,کلاسیک,مدرن,, :: 13:33 :: توسط : آوا رضایی

 

محمد تقی بهار ملقب به ملک الشعرا روزنامه نگار ، ادیب،سیلستمدار

 

و شاعر ایرانی است.متولد مشهد است وتحصیلات مقدماتی ادبیات را

نزد پدر آموخت.وسپس به تکمیل معلومات خویش پرداخت.پس از فوت

پدرش به دربار مظفرالدین شاه رفت.

او6 دوره نماینده مجلس بودوسالها هم استاد دکترای دانشکده ادبیات بود

سپس به علت پیوستن به آزادیخواهان زندانی شدکه این دوره از تبعید

و زندان از پر مایه ترین سالهای زندگی ادبی او محسوب میشود.در سال

1330فوت کرد ودر آرامگاه ظهیروالوله به خاک سپرده شداز او دیوان اشعارش و سبک شناسی رامیتوان نام برد.مرغ سحر ناله سرکن.......................

بهار آمد بهار آمد بهار خوش عذار آمد
خوش و سرسبز شد عالم اوان لاله زار آمد

ز سوسن بشنو ای ریحان که سوسن صد زبان دارد
به دشت آب و گل بنگر که پرنقش و نگار آمد

گل از نسرین همی‌پرسد که چون بودی در این غربت
همی‌گوید خوشم زیرا خوشی‌ها زان دیار آمد

سمن با سرو می‌گوید که مستانه همی‌رقصی
به گوشش سرو می‌گوید که یار بردبار آمد

بنفشه پیش نیلوفر درآمد که مبارک باد
که زردی رفت و خشکی رفت و عمر پایدار آمد

همی‌زد چشمک آن نرگس به سوی گل که خندانی
بدو گفتا که خندانم که یار اندر کنار آمد

صنوبر گفت راه سخت آسان شد به فضل حق
که هر برگی به ره بری چو تیغ آبدار آمد

 

www.shereno.com

ارسال شده در تاریخ : پنج شنبه 17 فروردين 1391برچسب:بهار ,ملک, ملک الشعرا,سبک, سبک شناسی,ادیب, سیستمدار,, :: 12:25 :: توسط : آوا رضایی

www.shereno.com

ارسال شده در تاریخ : دو شنبه 22 اسفند 1390برچسب:سالک, نژاد, رنگ,روغن,سبک,, :: 20:3 :: توسط : آوا رضایی

دلم گرفته است

به ایوان می روم

وانگشتانم را بر پوست کشیده باد می کشم

چراغهای رابطه تاریکند

کسی مرا به آفتاب معرفی نخواهد کرد

کسی مرا به مهمانی گنجشکها نخواهد برد

پرواز را به خاطر بسپار

پرنده مردنی است

www.shereno.com

ارسال شده در تاریخ : جمعه 16 دی 1390برچسب:فروغ فرخزاد,شعر نو ,شاعره,سبک,دلم,پرنده,پرواز, :: 9:27 :: توسط : آوا رضایی

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 85 صفحه بعد

درباره وبلاگ
قسم به قلم و آنچه تا ابد بر لوح محفوظ عالم خواهد نگاشت
آخرین مطالب
نويسندگان
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان آوای قلم و آدرس avayeghalam2.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.

a






ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 91
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 206
بازدید ماه : 1252
بازدید کل : 187445
تعداد مطالب : 845
تعداد نظرات : 36
تعداد آنلاین : 1


Translate code -->

<-BlogTitle->

<-BlogTitle->
<-BlogDescription->
نويسندگان
آخرين مطالب
<-PostContent->
موضوعات مرتبط: <-CategoryName->

برچسب‌ها: <-TagName->

ادامه مطلب
[ <-PostDate-> ] [ <-PostTime-> ] [ <-PostAuthor-> ]
درباره وبلاگ

قسم به قلم و آنچه تا ابد بر لوح محفوظ عالم خواهد نگاشت
موضوعات وب
برچسب‌ها وب
آرشيو مطالب
امکانات وب
<-BlogCustomHtml->
<-BlogTitle->

<-BlogTitle->
<-BlogDescription->
نويسندگان
آخرين مطالب
<-PostContent->
موضوعات مرتبط: <-CategoryName->

برچسب‌ها: <-TagName->

ادامه مطلب
[ <-PostDate-> ] [ <-PostTime-> ] [ <-PostAuthor-> ]
درباره وبلاگ

قسم به قلم و آنچه تا ابد بر لوح محفوظ عالم خواهد نگاشت
موضوعات وب
برچسب‌ها وب
آرشيو مطالب
امکانات وب
<-BlogCustomHtml->

آمار وبلاگ:

بازدید امروز : 91
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 206
بازدید ماه : 1252
بازدید کل : 187445
تعداد مطالب : 845
تعداد نظرات : 36
تعداد آنلاین : 1