آوای قلم 2
معرفی چندکتاب،مقاله ها واشعارشاعران ایران و جهان/موسیقیدانان/مطالب فلسفی وعلوم تربیتی
 
 

شمس: سنت‌شكن، انقلابی مستمر
استقلال‌طلبی، بیزاری از تقلید، و گریز از تابعیت، طبعاً با "سنت‌شكنی" همراه است. سنت‌شكن، ناچار انقلابی و نوجوست. استقرار هر چیز تازه، خود بزودی سنت می‌شود. از اینروی، سنت‌شكن اصیل، خواهان انقلاب مستمر، و نوجوئی و بهخواهی پیوسته است. "جان‌نگری" او، "تكاپوئی" و پویا است. نه ایستا، و راكد و بی‌جنش!
"شمس"، عموماً سنت‌شكنی این‌چنین است. شمس، سنت‌گرایان را "اهل متابعت"، اهل پیروی و تقلید از سنت و شرع، می‌خواند. و آنگاه با لحنی مثبت، همواره از بزرگان سنت‌شكن ــ از آنان كه هرگز اهل متبعت نبوده‌اند ــ و از عصیان و عدم پیروی آنان، یاد می‌كند:
"نیكو همدرد بود!
نیكو مونس بود!
شگرف مردی بود، شیخ محمد ]محیی الدین عربی[ ! اما در "متابعت" نبود! عین متابعت خود آن بود، نی متابعت نمی‌كرد!" (ش29)
"شهاب هریوه"، در دمشق كه گبر خاندان]پیامبر[ بود ... قیامت را منكر بودی! ...
آن شهاب، اگرچه كفر می‌گفت، اما، صافی و روحانی بود/ اسلام و "ایمان" را كه دیگران، پس از یكبار بدست آوردن و تحصیل، دیگر كیفیتی استوار می‌پندارند، "شمس"، امری بی‌قرار و ناپایدار، می‌خواند. "آرمان"، از نظر شمس، طبیعتی پویا، تكاپوئی، دینامیك، و دگرگونی‌پذیر دارد، و از اینرو، پیوسته به تائید، پیوسته به نوسازی، و پیوسته به تحصیل مجدد، نیازمند است. طبیعت دین، طبیعت آرمان و ایده‌ئولژی، "ثابت" نیست. "متغیر" است .و پاسداری آن، ناچار، به كوشش پویسته نیازمند است:
"پیش ما، یكبار، مسلمان، نتوان شدن! مسلمان می‌شود، و كافر می‌شود، و باز، مسلمان می‌شود! و هرباری از "هوی" (خواست‌های پست نفسانی) چیزی بیرون می‌آید، تا آن‌وقت كه "كامل" شود. بدین ترتیب، از نظر شمس، "آرمان‌گرائی"، "كمال‌پذیری" است. و كمال‌پذیری، مجاهده‌ی پیوسته، نوسازی مكرر، و انقلاب مستمر درونی، بسوی یك كمال مطلوب آرمانی است!
ب--18

www.shereno.com

ارسال شده در تاریخ : دو شنبه 2 ارديبهشت 1392برچسب:شمس,تبریزی,, :: 9:28 :: توسط : آوا رضایی

شمس، تنگ‌حوصله است. بازاریاب نیست. از پی مشتری نمی‌گردد، و عوام‌فریبی نمی‌كند. از این‌رو، با كاربرد هرگونه دستورالعمل روانشناسی توده، به خاطر بازاریابی و جلب عوام، مخالف است. خواستار شیوه استثنائی دویدن صید از پی صیاد است، نه روش متداول پی‌جویی صیاد از صید! و دیرگیری‌ها و تنهایی‌های او نیز، همه از این خوی، سرچشمه می‌گیرد. حتی، زمانی كه شمس را، بر این خوی خودگرایی او، متذكر می‌سازند، و از وی می‌خواهند كه سخن باید بر وفق صلاح، و درك مردم گوید، خشمگین می‌شود، و گوینده را، فاقد صلاحیت چنین دستوری به خویش، می‌خواند:
"آنجا، شیخی بود. مرا، نصیحت آغاز كرد كه:
ــ با خلق، به قدر حوصله ایشان، سخن‌ گوی! و به قدر صفا، و اتحاد ایشان، ناز كن!
گفتم:
ــ راست می‌گویی! ولیكن، نمی‌توانم گفتن جواب تو! چو، نصیحت كردی، و تو را، حوصله این جواب، نمی‌بینم. شمس، مخاطبان خود را مشخص كرده است. وی می‌داند كه روی سخنش با كی است. از این‌رو، به هنگام اعتراض، نسبت به پیچیدگی سخنش، آشكارا، اعلام می‌دارد كه:
"صریح گفتم ... كه:
ــ سخن من، به فهم ایشان، نمی‌رسد!� مرا � دستوری نیست كه از این نظیر (مثال)های پست گویم! آن اصل را می‌گویم، بر ایشان، سخت مشكل می‌آید! نظیر آن، اصل دگر می‌گویم، پوشش در پوشش، می‌رود!
"مخاطب شمس"، ابرمرد است، انسان والاست، شیخ كامل است، كسی است كه مسئول رهبری مردم است! روی سخن شمس، متوجه رهبران است، نه پیروان:
"مرا در این عالم، با عوام، هیچ كاری نیست! برای ایشان، نیامدم! این كسانی كه رهنمای عالم‌اند، به حق، انگشت، بر رگ ایشان، می‌نهم. "من شیخ را می‌گیرم، و مؤاخذه می‌كنم، نه مرید را! آنگه، نه هر شیخ را، شیخ كامل را! .
"شمس"، تنها به خاطر حرف، حرف نمی‌زند. وی را تا گفتنی نباشد، و یا تا زمان و مكان را، مناسب نیابد، لب به سخن نمی‌گشاید .لیكن، هنگامی نیز كه ابلاغ پیامی را لازم می‌شمارد، در خود، چیزی گفتنی، احساس می‌نماید، آنگاه، بی‌پروا از مقتضیات زمان و مكان، با احساس مسئولیتی رهبرانه، لب به سخن می‌گشاید، و مستمع خویش را، از فراسوی قرن‌ها، مخاطب قرار همی‌دهد:
"چون گفتنی باشد، و همه عالم، از ریش من، درآویزد كه مگر نگویم ... ، اگرچه بعد از هزار سال باشد، این سخن، بدان‌كس برسد كه من خواسته باشم.
ب-12

www.shereno.com

ارسال شده در تاریخ : چهار شنبه 12 مهر 1391برچسب:شمس,مکتب مولوی,تبریزی,آموزش,قرآن,, :: 17:12 :: توسط : آوا رضایی

شمس: میزبان بزم خدا
دگرگونی، خلاقیت و زایائی هنری مولوی در زندگانی دومش، تنها در شاعری او، خلاصه نمی‌شود. بلكه در موسیقی، و تأثیرپذیری شعر و موسیقی و رقص از یكدیگر، ظاهر می‌گردد.
تصریح شده است كه مولوی، موسیقی می‌دانسته است. و رباب می‌نواخته است. و حتی به دستور او، تاری بر سه‌تار سنتی رباب می‌افزایند. همچنین نیز تأكید شده است كه تنوع گسترده‌ی مولوی در انتخاب وزن و قالب شعر، از موسیقی‌شناسی او پربار گشته است. لیكن از طرفی دیگر نیز جای ابهامی نیست كه مولوی، تا پیش از آشنائی با شمس، حتی سماع نمی‌دانسته است. و آئین رقص چرخان را شمس به وی آموخته است: رقصی دائره‌وار كه هم امروز نیز بنا بر شیوه‌ی آن، درویشان مولوی را، بنام "درویشان چرخان"، می‌شناسند!
بدینسان، ورود شمس به "قونیه"، و برخورد او با مولوی در 642 هجری/1244 میلادی، یك رویداد بزرگ پربار ادبی و هنری در تاریخ ادب ایران است.
شمس سازنده‌ی "مكتب مولوی"، و پدر دو قلوی آن است. و در تاریخ تصوف ایران، تنها نیز در مكتب مولوی است كه شعر، موسیقی، رقص، و عرفان، همه در هم می‌آمیزند. از یكدیگر متأثر می‌شوند، و از همدگر، كمال و اثر می‌پذیرند!
شمس، "موسیقی" را تا حد "وحی ناطق پاك"، و نوای چنگ را، تا حد"قرآن فارسی"، بالا می‌برد و می‌ستاید. و "مكتب مولوی"، میراث این آموزش و ستایش را، به بهای همه تعصب ورزی‌ها، قرن‌ها، بجان می‌خردع و تا به امروز آن را، همچنان زنده می‌دارد.
"مولوی"، پس از برخورد با شمس، موسیقی دوستی و سماع را، تابدان حد گسترش می‌دهد كه حتی بطور هفتگی، مجلسی ویژه‌ی سماع بانوان، همراه با گل افشانی و رقص و پای‌كوبی زنان، در قونیه برپا می‌دارد. و این‌ها، همه از مردی مشاهده می‌شود كه تا سی و هشت سالگی خود، مجتهدی بزرگ، و یك "مفتی حنبلی" بشمار می‌رفته است! تا جائیكه حتی در مواردی، چون سرگرم رباب و موسیقی می‌شده است، نمازش قضا می‌شده است، و با وجود تذكار به وی، موسیقی را رها نمی‌كرده است، بلكه نماز را ترك می‌گفته است كه:
سماع آرام جان زندگانی است!
كسی داند كه او را،
جان جان است.
ب -9

www.shereno.com

ارسال شده در تاریخ : پنج شنبه 2 شهريور 1391برچسب:شمس,مکتب مولوی,تبریزی,آموزش,قرآن,, :: 23:50 :: توسط : آوا رضایی

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 85 صفحه بعد

درباره وبلاگ
قسم به قلم و آنچه تا ابد بر لوح محفوظ عالم خواهد نگاشت
آخرین مطالب
نويسندگان
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان آوای قلم و آدرس avayeghalam2.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.

a






ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 45
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 160
بازدید ماه : 1206
بازدید کل : 187399
تعداد مطالب : 845
تعداد نظرات : 36
تعداد آنلاین : 1


Translate code -->

<-BlogTitle->

<-BlogTitle->
<-BlogDescription->
نويسندگان
آخرين مطالب
<-PostContent->
موضوعات مرتبط: <-CategoryName->

برچسب‌ها: <-TagName->

ادامه مطلب
[ <-PostDate-> ] [ <-PostTime-> ] [ <-PostAuthor-> ]
درباره وبلاگ

قسم به قلم و آنچه تا ابد بر لوح محفوظ عالم خواهد نگاشت
موضوعات وب
برچسب‌ها وب
آرشيو مطالب
امکانات وب
<-BlogCustomHtml->
<-BlogTitle->

<-BlogTitle->
<-BlogDescription->
نويسندگان
آخرين مطالب
<-PostContent->
موضوعات مرتبط: <-CategoryName->

برچسب‌ها: <-TagName->

ادامه مطلب
[ <-PostDate-> ] [ <-PostTime-> ] [ <-PostAuthor-> ]
درباره وبلاگ

قسم به قلم و آنچه تا ابد بر لوح محفوظ عالم خواهد نگاشت
موضوعات وب
برچسب‌ها وب
آرشيو مطالب
امکانات وب
<-BlogCustomHtml->

آمار وبلاگ:

بازدید امروز : 45
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 160
بازدید ماه : 1206
بازدید کل : 187399
تعداد مطالب : 845
تعداد نظرات : 36
تعداد آنلاین : 1