آوای قلم 2
معرفی چندکتاب،مقاله ها واشعارشاعران ایران و جهان/موسیقیدانان/مطالب فلسفی وعلوم تربیتی
 
 


ز من مپرس چرا دوستت دارم من
تو هم چون شعری
که هر چه دروغ می گویی، زیباتر می شوی.

از من مپرس از چه تو را می پرستم
بتی از سنگی
سرد چون بلور
بطالت روزی تابستانی بر دریا.

از من مپرس از تو چرا ناگزیرم
ای خون!
دقایق آخر!
مریم بی شوی!
عیسای نازاده صلیب شده را
در آغوشت بگیر

شمس لنگرودی
پنجاه و سه ترانه عاشقانه


www.shereno.com

ارسال شده در تاریخ : دو شنبه 2 ارديبهشت 1392برچسب:شمس لنگرودی,شعر ,شاعر,نو,سپید,غزل,شعر نو,پنجاه وسه ترانه عاشقانه,, :: 8:20 :: توسط : آوا رضایی

بی آن که بوی تو را بشنوم
ریشه های سیاهم در تاریکی بیدار می شوند
فریاد می زنند: بهار، بهار-
شاخه های درختم من
به آمدنت معتادم.

www.shereno.com

ارسال شده در تاریخ : چهار شنبه 7 فروردين 1392برچسب:شمس لنگرودی,شعر ,شاعر,نو,سپید,غزل,, :: 16:0 :: توسط : آوا رضایی


دلم برای تو لبریز از غزلخوانی ست
و واژه‌ها به لبم لحظه‌های عریانی ست

زمن مپرس چرا می‌شوم چنین بیتاب
بهانه‌های دل من برای تو آنی ست

چگونه جمع کنم روزهای گمشده‌ام
که در هوای تو هر لحظه‌ام پریشانی ست

مبین برابر زیبائی تو ام خاموش
نگاه کن به نگاهم که در غزلخوانی ست

نیاز نیست که امشب چراغ افروزم
زشعله‌های نگاهت شبم چراغانی ست

و پیچ وتاب تنت رقص روح در بدن است
نیاز و ناز نگاهت نماز عرفانی ست

به روی پرده تنیده ست ارغوان با سرو
فضای خلوت ما منظری گلستانی ست

من از نگاه به رویت نمی شوم سیراب
به جانم آتش شوقی که افتدودانی ست

مبین به دفتر شعرم که عاشقانه کم است
هوای میهنمان را ببین که توفانی ست:

هزار سرو و صنوبر به خاک افتادند
هزار نسترن و سرو باز زندانی ست

به میهنم نَوَزدَ تا نسیم آزادی،
زلب نجوشدم آن نغمه‌ها که دلخوانی ست!

شبانه سر زدنت بر لبم غزل رویاند
وگرنه بی تو شبم روز های بارانی ست

 

www.shereno.com

ارسال شده در تاریخ : دو شنبه 28 اسفند 1391برچسب:بهزاد منفرد,شعر,غزل,ترانه,شاعر, :: 16:17 :: توسط : آوا رضایی

نازنین آمد و دستی به دل ما زد و رفت
پرده ی خلوت این غمکده بالا زد و رفت
کنج تنهایی ما را به خیالی خوش کرد
خواب خورشید به چشم شب یلدا زد و رفت
درد بی عشقی ما دید و دریغش آمد
آتش شوق درین جان شکیبا زد و رفت
خرمن سوخته ی ما به چه کارش می خورد
که چو برق آمد و در خشک و تر ما زد و رفت
رفت و از گریه ی توفانی ام اندیشه نکرد
چه دلی داشت خدایا که به دریا زد و رفت
بود آیا که ز دیوانه ی خود یاد کند
آن که زنجیر به پای دل شیدا زد و رفت
سایه آن چشم سیه با تو چه می گفت که دوش
عقل فریاد برآورد و به صحرا زد و رفت
--------------------------------------------------------------------------------------------------
استاد در ۶ اسفند ۱۳۰۶ در رشت متولد شدند. پدرشان آقاخان ابتهاج از مردان سرشناس رشت و مدتی رئیس بیمارستان پورسینای این شهر بودند. برادران ابتهاج عموهای او بودند. استاد هوشنگ ابتهاج دوره تحصیلات دبستان را در رشت و دبیرستان را در تهران گذراند و در همین دوران اولین دفتر شعر خود را به نام نخستین نغمه‌ها منتشر کرد. استاد ابتهاج در جوانی دلباخته دختری ارمنی به نام گالی شد که در رشت ساکن بود و این عشق دوران جوانی دست مایه اشعار عاشقانه‌ای شد که در آن ایام سرود. بعدها که ایران غرق خونریزی و جنگ و بحران شد، استاد ابتهاج شعری به نام کاروان(دیرست گالیا...)بااشاره به همان روابط عاشقانه‌اش در گیر و دار مسایل سیاسی سرود.استاد ابتهاج مدتی به عنوان مدیر کل شرکت دولتی سیمان تهران به کار اشتغال داشت.

منزل شخصی سایه که از منازل سازمانی شرکت سیمان است در سال ۱۳۸۷ با نام خانه ارغوان به ثبت سازمان میراث فرهنگی رسیده‌است. دلیل این نامگذاری، وجود درخت ارغوان معروفی در حیاط این خانه‌است که سایه، شعر معروف (ارغوان)خود را برای آن درخت گفته‌است. این خانه قدمت چندانی ندارد اما از آنجا که در زمان سکونت سایه در آن محفل ادبی بزرگان شعر و موسیقی و محل نشست‌های آنها بوده‌است دارای ارزش فرهنگی بسیار بالایی است.

سایه در سال ۱۳۴۶ به اجرای شعر خوانی بر مزار حافظ در جشن هنر شیراز می‌پردازد که دکتر باستانی پاریزی در سفرنامه معروف خود (از پاریز تاپاریس)استقبال بی نظیرشرکت کنندگان و هیجان آنها پس از شنیدن اشعار سایه را شرح می‌دهد و می نویسد که تا قبل از آن هرگز باور نمی‌کرده‌ است که مردم از شنیدن یک شعر نو تا این حد هیجان زده شوند.

استاد ابتهاج از سال۱۳۵۰ تا ۱۳۵۶ سرپرست برنامه گل‌ها در رادیوی ایران (پس از کناره گیری داوود پیرنیا) و پایه‌گذار برنامه موسیقایی گلچین هفته بود.تعدادی از غزل‌ها، تصنیف‌ها و اشعار نیمایی او توسط موسیقی‌دانان ایرانی نظیرشجریان،ناظری واستاد حسین قوامی اجرا شده‌ است. تصنیف خاطره انگیز تو ای پری کجایی و تصنیف سپیده(ایران ای سرای امید)از اشعار سایه‌است. سایه بعد از حادثه میدان ژاله (۱۷ شهریور۱۳۵۷)به همراه محمدرضا لطفی،محمدرضا شجریان و حسین علیزاده، به نشانه اعتراض از رادیو استعفا داد.

از مهم‌ترین آثار هوشنگ ابتهاج تصحیح او از غزل‌های حافظ است که با عنوان «حافظ به سعی سایه» نخستین بار در ۱۳۷۲ به چاپ رسید و بار دیگر با تجدیدنظر و تصحیحات تازه منتشر شد. سایه سالهای زیادی را صرف پژوهش وحافظ شناسی کرده که این کتاب حاصل تمام آن زحمت هاست که سایه در مقدمه آنرا به همسرش پیشکش کرده‌است.

*آثار*

سایه هم در آغاز، همچون شهریار، چندی کوشید تا به راه نیما برود؛ اما، نگرش مدرن و اجتماعی شعر نیما، به ویژه پس از سرایش ققنوس، با طبع او که اساسا شاعری غزلسرا بود؛ همخوانی نداشت. پس راه خود را که همان سرودن غزل بود؛ دنبال کرد.

سایه در سال ۱۳۲۵ مجموعهٔ «نخستین نغمه‌ها» را، که شامل اشعاری به شیوهٔ کهن است، منتشر کرد. در این دوره هنوز با نیما یوشیج آشنا نشده بود. «سراب» نخستین مجموعهٔ او به اسلوب جدید است، اما قالب همان چهارپاره‌ است با مضمونی از نوع تغزل و بیان احساسات و عواطف فردی؛ عواطفی واقعی و طبیعی. مجموعهٔ «سیاه مشق»، با آنکه پس از «سراب» منتشر شد، شعرهای سالهای ۲۵ تا ۲۹ شاعر را دربرمی‌گیرد. در این مجموعه، سایه تعدادی از غزل‌های خود را چاپ کرد و توانایی خویش را در سرودن غزل نشان داد تا آنجا که می‌توان گفت تعدادی از غزل‌های او از بهترین غزل‌های این دوران به شمار می‌رود.
سایه در مجموعه‌های بعدی، اشعار عاشقانه را رها کرد و با کتاب شبگیر خود که حاصل سال‌های پر تب و تاب پیش از سال ۱۳۳۲ است به شعر اجتماعی روی آورد. مجموعهٔ «چند برگ از یلدا» راه روشن و تازه‌ای در شعر معاصر گشود.
سایه پس از درگذشت دردناک احسان طبری در بهار ۱۳۶۸، مثنوی معروف و تاثیرگذار «قصه خون دل» را به یاد و در رثای او سرود.

*خاطرات*

هوشنگ ابتهاج سال ۱۳۹۱ در ۸۵ سالگی خاطرات خود را در گفتگو با میلاد عظیمی در کتاب پیر پرنیان اندیش عنوان کرد. در این کتاب هوشنگ ابتهاج به بیان عقاید و نظرات خود درباره بسیاری از چهره‌های به نام موسیقی، شعر و سیاست در زمان خود می‌پردازد.

*خراج از کانون نویسندگان ایران *
در سال ۱۳۵۸ خورشیدی، هیات دبیران کانون نویسندگان ایران که عبارت بودند از باقر پرهام، احمد شاملو، محسن یلفانی، غلامحسین ساعدی و اسماعیل خوئی تصمیم به اخراج هوشنگ ابتهاج، به‌آذین، سیاوش کسرائی، فریدون تنکابنی و برومند گرفتند. این تصمیم نهایتا به تایید مجمع عمومی کانون نویسندگان ایران رسید و منجر به اخراج کل عناصر توده‌ای، به همراه این پنج تن، از کانون نویسندگان ایران شد.

*مجوعه‌های شعر*

این مجموعه‌ها بر این پایه‌اند:

نخستین نغمه‌ها، ۱۳۲۵
سراب، ۱۳۳۰
سیاه مشق، فروردین ۱۳۳۲
شبگیر، مرداد ۱۳۳۲
زمین، دی ۱۳۳۴
چند برگ از یلدا، آبان ۱۳۴۴
یادنامه، مهر ۱۳۴۸ (ترجمه شعر تومانیان شاعر ارمنی، با همکاری نادرپور، گالوست خاننس و روبن)
تا صبح شب یلدا، مهر ۱۳۶۰
یادگار خون سرو، بهمن ۱۳۶۰
حافظ به سعی سایه (دیوان حافظ با تصحیح ابتهاج)
تاسیان مهر ۱۳۸۵ (اشعار ابتهاج در قالب نو)
*ویژگی اشعار *

**غلامحسین یوسفی دربارهٔ شعر سایه می‌گوید: «در غزل فارسی معاصر، شعرهای سایه (هوشنگ ابتهاج) در شمار آثار خوب و خواندنی است. مضامین گیرا و دلکش، تشبیهات و استعارات و صور خیال بدیع، زبان روان و موزون و خوش‌ترکیب و هماهنگ با غزل، از ویژگیهای شعر اوست و نیز رنگ اجتماعی ظریف آن یادآور شیوهٔ دلپذیر حافظ است. از جمله غزلهای برجستهٔ اوست: دوزخ روح، شبیخون، خونبها، گریهٔ لیلی، چشمی کنار پنجرهٔ انتظار و نقش دیگر.»
اشعار نو او نیز دارای درون‌مایه‌ای تازه و ابتکاری است؛ و چون فصاحت زبان و قوت بیان سایه با این درون‌مایهٔ ابتکاری همگام شده، نتیجهٔ مطلوبی به بار آورده‌است.
در شعر پس از نیما در حوزهٔ غزل تقسیماتی را با توجه به شاعرانی که در آن زمان حضور داشته‌اند انجام داده‌اند که در این بین نام‌هایی چون هوشنگ ابتهاج، منوچهر نیستانی، حسین منزوی، محمدعلی بهمنی و سیمین بهبهانی به چشم می‌خورد.

*نمونه شعر و ترانه*

نمونه‌ای از اشعار او:
ای عشق همه بهانه از توست
من خامُشم این ترانه از توست

و غزلی دیگر:
مژده بده مژده بده یار پسندید مرا
سایهٔ او گشتم و او بُرد به خورشید مرا

و غزلی دیگر:
نشود فاشِ کسی آن چه میان من و توست
تا اشاراتِ نظر نامه رسان من و توست
گوش کن با لبِ خاموش سخن می‌گویم
پاسخم گو به نگاهی که زبان من و توست
 

www.shereno.com

ارسال شده در تاریخ : چهار شنبه 16 اسفند 1391برچسب:سایه ,ابتهاج,هوشنگ ابتهاج,غلامحسین یوسفی,غزل,معاصر,, :: 9:45 :: توسط : آوا رضایی

سروده ی زیبا ی زیر از شاعر توانا محمود سراج است:


چندان شکسته ایم که نتوان دگر شکست
کوچکتر از غبار شکسته دگر چه هست؟

گردیم و دامنت شده جای نشست ما
دستش مریزاد آنکه مرا اینچنین شکست

عشقت چنان عجین شده با ذره ذره ام
در حیرتم که از تو چسان میتوان گسست

با زلف خویش حصر من از عشق کرده ای؟
آبیم و راه ما نتوان با کمند بست

بستی زبان ما که نگوئیم از توحرف
با دل چه میکنی که شب و روز با توهست؟

با آرزوی دیدن رویت چه میکنی؟
هر گه که نا امید شدم از تو با منست

هر چند بسته ای سر کویت بروی من
با آرزو، همیشه در آن میتوان نشست

کشتی مرا و عشق تو در دل نمرده است
جاوید گشت هرکه در عشق تو ور شکست

قصدت اگر چه در دل من مرگ عشق توست
کاری عبث چو کوفتن آب و هاون است

بندی است بین دل و تو کز عشق رشته است
دیوانه است هر که بگوید توان گسست

دل را که برده ای و پس آورده ای چه سود
این دل بود نه توپ بچرخد [ز دست به دست]

نرگس گشود چشم و من از خود بدر شدم
یاد نگاه شوخ تو آمد به دل نشست

بگشای چشم و نرگس شهلا خجل بکن
ای چشم توبدون می و باده مست مست

شادی ندیده ای که به غم همنشین شود
شادم از آن زمان که غمت بر دلم نشست

"شاهد" چنان شکسته و زخمی است گوئیا
زخمش نمیتوان که به صد وصله باز بست


www.shereno.com

ارسال شده در تاریخ : پنج شنبه 4 خرداد 1391برچسب:غزل,مرگ,عشق,دیوتنه,آب,آتش,چشم, نرگس,کشتی,توانا,محمود سراج,, :: 14:59 :: توسط : آوا رضایی

بگو غزل که غزل عاشقانه نیست
ایجا کسی دلش بدون بهانه نیست
من گم شدم به پشت هزاران سکوت
فریاد خسته ام ز درد زمانه نیست
دیوانگی برای تو معنا نمی دهد
این قصه ایست که دگر عاشقانه نیست
طاقت نمی برد دلم که بدون تو سر کنم
دیگر کسی بدون تو در قلب خانه نیست

 

www.shereno.com

ارسال شده در تاریخ : یک شنبه 3 ارديبهشت 1391برچسب:غزل,قلب,خانه,فریاد,سکوت,زمان,غاشقانه,, :: 19:5 :: توسط : آوا رضایی

درین سرای بی کسی اگر سری در آمدی
هزار کاروان دل ز هر دری در آمدی
ز بس که بال زد دلم به سینه در هوای تو
اگر دهان گشودمی کبوتری در آمدی
سماع سرد بی غمان خمار ما نمی برد
به سان شعله کاشکی قلندری در آمدی
خوشا هوای آن حریف و آه آتشین او
که هر نفس ز سینه اش سمندری در آمدی
یکی نبود ازین میان که تیر بر هدف زند
دریغ اگر کمان کشی دلاوری در آمدی
اگر به قصد خون من نبود دست غم چرا
از آستین عشق او چون خنجری در آمدی
فروخلید در دلم غمی که نیست مرهمش
اگر نه خار او بدی به نشتری در آمدی
شب سیاه اینه ز عکس آرزو تهی ست
چه بودی از پری رخی ز چادری در آمدی
سرشک سایه یاوه شد درین کویر سوخته
اگر زمانه خواستی چه گوهری در آمدی
از هوشنگ ابتهاج
هوشنگ ابتهاج در اسفند 1306 در رشت متولد شد.پدرش از مردان سرشناس رشت و مدتی رئیسبیمارستان پورسینای رشت بود.هوشنگ در جوانی عاشق دختری به نام گالیا شد وهمین عشق باعثسرودن اشعار عاشقانه شد ابتدا از شاگردان نیما بود وسپس به غزلسرائی روی آورد .گفته میشودکه بعد از حافظ او بهترین غزلسرا است.از آثارش سراب در قالب چهارپاره با مضمونی از تغزلهمراه است.سیاه مشق اثر دوم اوکه شامل بهترین غزلیات آن دوره محسوب میشود. شبگیر که اشعاراجتماعی است وچند برگ از یلدا که روش نوینی را در شعر نو گشود.ضمنا او در زمینه موسیقی ایرانی برجسته بود و مدتی نیز مسئول برنامه گلها در رادیو بود.و خوانندگانی از اشعا ر او استفاده کرده اند

www.shereno.com

ارسال شده در تاریخ : پنج شنبه 17 فروردين 1391برچسب:هوشنگ ابتهاج,نیما,یلدا,غزل,گلها,مردان,, :: 12:11 :: توسط : آوا رضایی

وصال

درسال1197 در شیراز بدنیا آمد.او در حکمت،صرف و نحو،موسیقی ،خط (نسخ و نستعلیق)شعر،

مهارت داشت.شهرت اودر سرودن غزل،رباعی،قصیده،بودآ ثارش:بزم وصال-صبح وصال-سفینه-

بود. اوسه تار می نواخت وصدایی خوش داشت.در نقاشی تذهیب و خط مهارت داشت.

بجز نام او گفتگویی ندارم                بجز وصل او آرزویی ندارم

نگویی وصالش ندارم تمنا                به دل خواهشم هست و رویی ندارم

www.shereno.com

ارسال شده در تاریخ : جمعه 23 دی 1390برچسب:وصال,تمنا,صرف و نحو,رباعی,قصیده,غزل,, :: 10:50 :: توسط : آوا رضایی

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 85 صفحه بعد

درباره وبلاگ
قسم به قلم و آنچه تا ابد بر لوح محفوظ عالم خواهد نگاشت
آخرین مطالب
نويسندگان
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان آوای قلم و آدرس avayeghalam2.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.

a






ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 6
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 121
بازدید ماه : 1167
بازدید کل : 187360
تعداد مطالب : 845
تعداد نظرات : 36
تعداد آنلاین : 1


Translate code -->

<-BlogTitle->

<-BlogTitle->
<-BlogDescription->
نويسندگان
آخرين مطالب
<-PostContent->
موضوعات مرتبط: <-CategoryName->

برچسب‌ها: <-TagName->

ادامه مطلب
[ <-PostDate-> ] [ <-PostTime-> ] [ <-PostAuthor-> ]
درباره وبلاگ

قسم به قلم و آنچه تا ابد بر لوح محفوظ عالم خواهد نگاشت
موضوعات وب
برچسب‌ها وب
آرشيو مطالب
امکانات وب
<-BlogCustomHtml->
<-BlogTitle->

<-BlogTitle->
<-BlogDescription->
نويسندگان
آخرين مطالب
<-PostContent->
موضوعات مرتبط: <-CategoryName->

برچسب‌ها: <-TagName->

ادامه مطلب
[ <-PostDate-> ] [ <-PostTime-> ] [ <-PostAuthor-> ]
درباره وبلاگ

قسم به قلم و آنچه تا ابد بر لوح محفوظ عالم خواهد نگاشت
موضوعات وب
برچسب‌ها وب
آرشيو مطالب
امکانات وب
<-BlogCustomHtml->

آمار وبلاگ:

بازدید امروز : 6
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 121
بازدید ماه : 1167
بازدید کل : 187360
تعداد مطالب : 845
تعداد نظرات : 36
تعداد آنلاین : 1